roll round


دوباره آمدن، مراجعت کردن، بازگشتن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to come into existence or happen as part of a repeated cycle.

- by the time Christmas rolls round
[ترجمه گوگل] تا زمانی که کریسمس گرد می شود
[ترجمه ترگمان] وقتی کریسمس تمام شد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس