• : تعریف: a football play in which the quarterback runs rapidly to one side rather than straight back before throwing a pass.
جمله های نمونه
1. We'll roll out the red carpet for the senator.
[ترجمه بهار] برای سناتور مراسم باشکوه فرش قرمز برگزار خواهیم کرد
|
[ترجمه علی] ما برای سناتور فرش قرمز پهن میکنیم
|
[ترجمه بابا علی] ما به سناتور خوش آمد میگوییم
|
[ترجمه گوگل]ما برای سناتور فرش قرمز پهن می کنیم [ترجمه ترگمان]برای سناتور فرش قرمز رو پخش می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Roll out the icing into a large square.
[ترجمه گوگل]مایه کیک را به شکل مربع بزرگ باز کنید [ترجمه ترگمان]آن را در یک میدان بزرگ امتحان کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We'll give her some VIP treatment and roll out the red carpet.
[ترجمه گوگل]ما کمی او را درمان VIP می کنیم و فرش قرمز را پهن می کنیم [ترجمه ترگمان]ما به او یک درمان خاص می دهیم و فرش قرمز را بیرون می دهیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Roll out the dough into one large circle.
[ترجمه گوگل]خمیر را به شکل یک دایره بزرگ باز کنید [ترجمه ترگمان]خمیر را در یک دایره بزرگ پخش کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Divide the pastry in half and roll out each piece.
[ترجمه گوگل]شیرینی را از وسط تقسیم کنید و هر تکه را با وردنه باز کنید [ترجمه ترگمان]شیرینی ها را نصف کنید و هر قطعه را به هم بدهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Roll out the dough on a floured surface.
[ترجمه بابا علی] خمیر را روی سطح آغشته به آرد پهن کنید
|
[ترجمه گوگل]خمیر را روی سطح آردپاشی شده باز کنید [ترجمه ترگمان]خمیر را روی سطح floured بریزید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The company will roll out an enhanced version of its operating system in the new year.
[ترجمه بابا علی] این شرکت نسخه جدید بهینه شده سیسنم عامل خود را در سال جدید به بازار عرضه میکند.
|
[ترجمه گوگل]این شرکت نسخه پیشرفته سیستم عامل خود را در سال جدید عرضه خواهد کرد [ترجمه ترگمان]این شرکت نسخه جدیدی از سیستم عامل خود را در سال جدید به اجرا در خواهد آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The company expects to roll out the new software in September.
[ترجمه بابا علی] شرکت انتظار دارد نرم افزار جدید را در ماه سپتامبر به بازار عرضه نماید.
|
[ترجمه گوگل]این شرکت انتظار دارد نرم افزار جدید را در ماه سپتامبر عرضه کند [ترجمه ترگمان]این شرکت انتظار دارد که نرم افزار جدید را در ماه سپتامبر از بین ببرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Roll out the pastry on a flat surface.
[ترجمه بابا علی] خمیر را روی سطح صاف پهن کنید.
|
[ترجمه گوگل]خمیر را روی یک سطح صاف باز کنید [ترجمه ترگمان]شیرینی را روی یک سطح صاف لوله کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The government plans to roll out a series of tax cuts over the next few years.
[ترجمه گوگل]دولت قصد دارد طی چند سال آینده مجموعه ای از کاهش مالیات ها را اجرا کند [ترجمه ترگمان]دولت قصد دارد تا مجموعه ای از کاهش های مالیاتی را در چند سال آینده افزایش دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Roll out the pastry to a thickness of 1 cm.
[ترجمه گوگل]خمیر را به ضخامت 1 سانتی متر باز کنید [ترجمه ترگمان]شیرینی را به ضخامت ۱ سانتی متر لوله کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Roll out, lazybones! It's getting late.
[ترجمه گوگل]رول کردن، تنبل ها! داره دیر میشه [ترجمه ترگمان]برو بیرون، تنبل! داره دیر می شه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The first locally-built unit is expected to roll out of Varanasi in December.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود اولین واحد محلی ساخته شده در بنارس در ماه دسامبر راه اندازی شود [ترجمه ترگمان]انتظار می رود که اولین واحد ساخت محلی در ماه دسامبر از varanasi خارج شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For holly ribbon, thinly roll out some of the burgundy icing and cut out small holly leaf shapes.
[ترجمه گوگل]برای روبان هالی، مقداری از مایه بورگوندی را نازک باز کنید و شکل های کوچک برگ هالی را ببرید [ترجمه ترگمان]برای نوار مخصوص هالی، که کمی از the قرمز را دور می زند و اشکال کوچک برگ هالی را قطع می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sun had to cancel the intended roll-out of the 514 model.
[ترجمه گوگل]Sun مجبور شد عرضه مدل 514 را لغو کند [ترجمه ترگمان]خورشید مجبور به کنسل کردن رول مورد نظر از مدل ۵۱۴ شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. That belated discovery caused Sun to cancel the intended roll-out of the expected 514 model.
[ترجمه گوگل]این کشف دیرهنگام باعث شد که Sun عرضه مدل مورد انتظار 514 را لغو کند [ترجمه ترگمان]این کشف دیر شده باعث شد تا خورشید از مدل مورد انتظار حذف شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Shaw executives hope the nationwide rollout of stores will revive the ailing carpet industry.
[ترجمه گوگل]مدیران شاو امیدوارند که راه اندازی فروشگاه ها در سراسر کشور صنعت بیمار فرش را احیا کند [ترجمه ترگمان]مدیران شاو امیدوارند که توزیع گسترده فروشگاه ها صنعت فرش بیمار را احیا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Next we come to the Brazil: Image Sampling rollout, this is where you are going to set your AA settings.
[ترجمه گوگل]سپس به برزیل میرسیم: نمونهبرداری تصویر، اینجا جایی است که میخواهید تنظیمات AA خود را تنظیم کنید [ترجمه ترگمان]سپس به برزیل می رسیم: نمونه برداری تصویر کشیده شده، این همان جایی است که قرار است تنظیمات AA را تنظیم کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. The Rollout Application Update Option, described next, provides improved service availability for application updates.
[ترجمه گوگل]گزینه Rollout Application Update که در ادامه توضیح داده شده است، در دسترس بودن سرویس بهبود یافته را برای به روز رسانی برنامه ها فراهم می کند [ترجمه ترگمان]گزینه به هنگام سازی برنامه rollout، که در بعدی توضیح داده شد، قابلیت دسترسی خدمات بهبود یافته را برای به روزرسانی برنامه فراهم می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. I say the rollout of the deadline was poorly handled.
[ترجمه گوگل]من می گویم که انتشار مهلت ضعیف انجام شد [ترجمه ترگمان]من می گم که ضرب العجل سازمان ما خیلی ضعیف بوده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Some experts worry that the rollout strategy could backfire.
[ترجمه گوگل]برخی از کارشناسان نگران هستند که استراتژی عرضه ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد [ترجمه ترگمان]برخی متخصصان نگران هستند که استراتژی گسترده ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. But the rollout - beyond the pilot which took place in Highworth - did not happen.
[ترجمه گوگل]اما عرضه - فراتر از آزمایشی که در هایورث انجام شد - اتفاق نیفتاد [ترجمه ترگمان]اما the - فراتر از آزمایشی که در Highworth اتفاق افتاد - اتفاق نیفتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. Under the Brazil: General Options rollout, change the Bucketing Options from the size of 64 to
[ترجمه گوگل]تحت نسخه برزیل: گزینه های عمومی، گزینه های Bucketing را از اندازه 64 به [ترجمه ترگمان]در برزیل: گزینه های عمومی گسترده است، گزینه های bucketing را از سایز ۶۴ تا ۶۴ تغییر دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. Even if the stoves cost more, that rollout would be cheaper than most other clean-energy options.
[ترجمه گوگل]حتی اگر قیمت اجاقها بیشتر باشد، این راهاندازی ارزانتر از سایر گزینههای انرژی پاک خواهد بود [ترجمه ترگمان]حتی اگر اجاق های برقی هزینه بیشتری داشته باشند، آن را ارزان تر از سایر گزینه های انرژی پاک خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. A rapid rollout of China's high-speed rail network was followed in July by a slowdown after a fatal train crash: technocracy did not prevent corruption and poor quality-control.
[ترجمه گوگل]راه اندازی سریع شبکه ریلی پرسرعت چین در ماه ژوئیه با کاهش سرعت پس از یک تصادف مرگبار قطار دنبال شد: تکنوکراسی مانع از فساد و کنترل کیفیت ضعیف نشد [ترجمه ترگمان]گسترش سریع شبکه راه آهن سریع السیر چین در ماه جولای پس از سقوط یک قطار مرگبار دنبال شد: technocracy از فساد و کنترل کیفیت ضعیف جلوگیری نکرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. The rollout should generally take a step-wise fashion, bringing on various communities and increasing the reuse scope over time.
[ترجمه گوگل]عرضه عموماً باید به شیوه ای گام به گام باشد و جوامع مختلف را به همراه داشته باشد و دامنه استفاده مجدد را در طول زمان افزایش دهد [ترجمه ترگمان]فدراسیون عمومی باید به طور کلی یک روش گام به گام انجام دهد، جوامع متعددی را به همراه داشته باشد و دامنه استفاده مجدد را به مرور زمان افزایش دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. The rollout has raised concerns among some privacy advocates about the potential for misuse.
[ترجمه گوگل]این عرضه نگرانی هایی را در میان برخی از حامیان حریم خصوصی در مورد احتمال سوء استفاده ایجاد کرده است [ترجمه ترگمان]گسترش گسترده نگرانی ها را در میان برخی از حامیان حریم خصوصی درباره پتانسیل سو استفاده مطرح کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. Once that's done, the rollout isn't too difficult.
[ترجمه گوگل]پس از انجام این کار، عرضه آن چندان دشوار نیست [ترجمه ترگمان]وقتی این کار انجام بشه، the خیلی سخت نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. The rollout of new regulations likely distracted employees in the latest quarter and hurt performance, according to the company.
[ترجمه گوگل]به گفته این شرکت، اجرای مقررات جدید احتمالاً در سه ماهه آخر حواس کارمندان را پرت کرده و به عملکرد آسیب می رساند [ترجمه ترگمان]به گفته این شرکت، گسترش مقررات جدید احتمالا کارمندان را در آخرین فصل و عملکرد آسیب دیده از خود دور می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[کامپیوتر] از حافظه جمع کردن
انگلیسی به انگلیسی
• get out of bed; spread out and flatten (as of dough); introduce, publicly present, release to the public; execute a roll out (american football) first public presentation of an aircraft; trick maneuver by the quarterback (american football) first public display of a new aircraft; initial offering of a new product or service
پیشنهاد کاربران
ترجمه ی همه ی دوستان درست بود. Roll out , از آن فعل های ترکیبی است که شما در جهان تجارت فروشگاهی و کسب و کار خیلی زیاد می شنوید و دیدم که اغلب معنی آن را نمی دانند. عرضه کردن یک کالا ، بهترین ترجمه آن است ولی من عکسی را از خبر گزاری CNN گذاشتم چون میخواستم اصطلاح دوم بسیار رایج که متضاد Roll out است را یاد دهم. به learner ها توصیه میکنم ابتدا زیر نویس عکس را خوب ببینند ، و معنی Roll back را در همین قسمت Roll out ، بعنوان دو متضاد خیلی پر مصرف در جهان فروشگاه ها حدس بزنند. ... [مشاهده متن کامل]
یکی به معنی ( پهن کردن بسط کالا ) . . . . . . Roll دیگری به معنی ( جمع کردن بساط کالا ) . . . . . . . Roll ترم درست را خودتان جاگذاری کنید تا جا بیافتد.
بیرون غلتیدن هم معنی میده. Geese are not born with the ability to retrieve lost eggs when they roll out nest.
رونمایی کردن ( از محصول جدید )
دیر از خواب بیدار شدن I rolled out of bed this morning صبح دیر از خواب بیدار شدم
the act of making something, especially a product or service, available for the first time در دسترس قرار دادن چیزی مخصوصاً یک محصول یا خدمات برای اولین بار رونمایی کردن از یک محصول جدید، عرضه اولیه یک محصول یا خدمت ... [مشاهده متن کامل]
مثال؛ Since its rollout in fall of 1999, the online service has gained millions of members. The improved product is scheduled for rollout in June. He will argue for areas he does view as a success, such as the vaccine rollout and the pace at which the UK economy reopened.
روی یک نقشه نشان دادن. در جمله زیر بعد انجام اندازه گیری های مختلف و ادوات متصل به یک وسیله، این اطلاعات بر روی یک نقشه ای به نام rollout ثبت شود All of this information will typically be recorded on a rollout
کنار کشیدن roll out the way از سر راه کنار کشیدن
عرضه کردن
در معرضِ فروش گذاشتن
این جمله بر اساس دیکشنری cambridge و webster معنی رونمایی از محصول جدید هم معنی میده webster: the widespread public introduction of a new product
توزیع شدن/کردن
Kick off
Roll out معرفی کالا به بازار، رونمایی از کالا، عرضه کردن خمیر ( و مانند آن ) را با وردنه پهن یا صاف کردن از جایی دیر درآمدن، از جایی دیر بلند شدن، از جایی دیر خارج شدن، جایی را دیرتر از موعد ترک کردن ... [مشاهده متن کامل]
He finally rolled out of bed at noon. بالاخره ظهر از تخت خواب بلند شد. پهن کردنِ چیزی که قبلا رُل شده بود. ( مثلا کیسه خواب، فرش و. . . ) unroll Roll out the red carpet فرش قرمز ( برای کسی ) پهن کردن
عرضه اولیه
راه اندازی کردن معرفی کردن شروع کردن
در بدنسازی حرکتی برای تقویت شکم و عضلات مرکزی
عرضه سیستماتیک
رونمایی
۱. قابل دسترس سازی یک محصول، خدمت یا یک سیستم برای اولین بار. ۲. زمانی که یک محصول یا خدمت جدید بالاخره پس از ابتدا مورد آزمایش واقع شدن در زمینه ای خاص، در دسترس تعداد بیشتری از افراد قرار گیرد.