roll on


مالیدنی، غلتاندنی (به ویژه بوبر یا ضدبوی بدن)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: dispensed from a roller or rotating ball mounted at the top of the container.

- roll-on deodorant
[ترجمه گوگل] دئودورانت رولی
[ترجمه ترگمان] دئودورانت برای فروش دئودورانت می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• move forward by turning over and over, somersault forwards

پیشنهاد کاربران

### 1. به معنای **گذشتن زمان یا ادامه داشتن چیزی**
این کاربرد به معنی ادامه پیدا کردن یا گذشتن زمان به صورت طبیعی و پیوسته است.
- مثال:
*The years roll on, but our friendship remains strong. *
...
[مشاهده متن کامل]

( سال ها می گذرند اما دوستی ما قوی باقی می ماند. )
### 2. به معنای **منتظر بودن یا آرزو کردن برای رسیدن یک زمان یا اتفاق خاص**
در این کاربرد، عبارت به صورت یک آرزو یا امید به آینده به کار می رود، مثل "امیدوارم فلان زمان زودتر برسد".
- مثال:
*Roll on summer holidays!*
( کاش تعطیلات تابستان زودتر برسد! )
### 3. به معنای **شروع یا ادامه دادن حرکت چرخشی یا غلتیدن**
در معنای فیزیکی، به معنی غلتیدن یا چرخیدن است.
- مثال:
*The ball rolled on down the hill. *
( توپ به سمت پایین تپه غلتید. )
## مثال های بیشتر
- *Roll on the weekend so we can relax. *
( کاش آخر هفته زودتر برسد تا بتوانیم استراحت کنیم. )
- *The story just keeps rolling on without any pause. *
( داستان بدون توقف ادامه پیدا می کند. )
- *The car rolled on despite the rough road. *
( ماشین با وجود جاده ناهموار به حرکتش ادامه داد. )

مام زیر بغل
اسپری زیر بغل
To move continuously forward in a rolling motion, on wheels
چرخیدن ( خصوصا زمان، غلتیدن
وقتی با رود یا رودخانه بیایید، در معنای جاری شدن است.
این عبارت عمدتا بعدش یه کلمه یا اصطلاح زمانی میاد که در اینصورت معانی زیر رو میتونه بدهد.
I'm tired of studying. Roll on the end of the term. از درس خوندن خسته شدم. پس تعطیلات آخر ترم کی میرسه؟
Roll on Friday, I'm going on holiday.
کی میشه این جمعه بباد من برم تعطیلات.

خدا کنه!