معنی: عقب کشیدنمعانی دیگر: 1- پس رفتن 2- قیمت ها را پایین آوردن، قیمت جنسی یا کالایی را بسطح اولیه پایین اوردن، عمل تنزل دادن، پایین آوردن قیمت ها (از طریق کنترل دولت)، عقب گرد
• : تعریف: an act or instance of returning prices or wages to a previous level, as by government order. • مشابه: slash
جمله های نمونه
1. The car began to roll back down the hill.
[ترجمه هادی] ماشین شروع به عقب عقب رفتن به طرف پایین دره کرد.
|
[ترجمه گوگل]ماشین شروع به غلتیدن به سمت پایین تپه کرد [ترجمه ترگمان]اتومبیل از تپه سرازیر شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. One provision of the law was to roll back taxes to the 1975 level.
[ترجمه گوگل]یکی از مقررات این قانون بازگرداندن مالیات ها به سطح سال 1975 بود [ترجمه ترگمان]یکی از بنده ای این قانون این بود که مالیات را به سطح ۱۹۷۵ برگرداند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Sarah carried her cup of coffee and cheese roll back to her chosen table and settled to work.
[ترجمه گوگل]سارا فنجان قهوه و رول پنیر خود را به سمت میز انتخابی خود برد و مشغول کار شد [ترجمه ترگمان]سارا فنجان قهوه و پنیر را به میز کارش برگرداند و مشغول کار شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Environmentalists say that Congress is trying to roll back clean-air and water laws and to dismantle the Endangered Species Act.
[ترجمه گوگل]فعالان محیط زیست می گویند که کنگره در تلاش است تا قوانین مربوط به هوای پاک و آب را لغو کند و قانون گونه های در خطر انقراض را از بین ببرد [ترجمه ترگمان]طرفداران محیط زیست می گویند که کنگره در تلاش است تا قوانین آب و هوا و قانون گونه های در معرض خطر را از بین ببرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was an effort to roll back federal aid to the poor across a much broader front.
[ترجمه گوگل]این تلاشی بود برای عقب انداختن کمک های فدرال به فقرا در یک جبهه بسیار گسترده تر [ترجمه ترگمان]این تلاشی برای بازگشت کمک های فدرال به فقرا در یک جبهه بسیار وسیع تر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The second it ended, I would roll back over and spit up again.
[ترجمه گوگل]دومی که تمام میشد، عقب میپریدم و دوباره تف میکردم [ترجمه ترگمان]به محض تمام شدن آن، دوباره غلت می خوردم و دوباره تف می کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We are now engaged in diplomatic efforts to roll back this development.
[ترجمه گوگل]ما اکنون درگیر تلاش های دیپلماتیک برای عقب انداختن این تحول هستیم [ترجمه ترگمان]ما در حال حاضر درگیر تلاش های دیپلماتیک برای بازگشت به این توسعه هستیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Nobody could roll back the wheel of history.
[ترجمه Mujib ahmadzai] هیچ کس نمیتوانست چرخ تاریخ را به عقب برگرداند
|
[ترجمه گوگل]هیچ کس نتوانست چرخ تاریخ را به عقب برگرداند [ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی توانست چرخ تاریخ را پس بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But A2 can afterwards roll back the insert, and then A1 has not retrieved uncommitted data.
[ترجمه گوگل]اما A2 پس از آن می تواند درج را به عقب برگرداند، و سپس A1 داده های غیرمتعهد را بازیابی نکرده است [ترجمه ترگمان]اما پس از آن A [ ۲ ] می تواند به عقب برگردد، و سپس A۱، داده های uncommitted را بازیابی نمی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We will roll back the power of the central state.
[ترجمه گوگل]ما قدرت دولت مرکزی را پس خواهیم زد [ترجمه ترگمان]ما قدرت دولت مرکزی را باز خواهیم گرداند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Blair is unlikely to roll back any of the previous ruling party's major ecomonic reforms.
[ترجمه گوگل]بعید است که بلر هیچ یک از اصلاحات مهم اقتصادی حزب حاکم قبلی را به عقب برگرداند [ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که بلر هیچ کدام از اصلاحات اصلی حزب حاکم را پشت سر بگذارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In this instance, you should first commit or roll back the nested Unit of Work and only then its parent.
[ترجمه گوگل]در این مثال، ابتدا باید Unit of Work تودرتو و سپس والد آن را commit یا برگردانید [ترجمه ترگمان]در این مثال، شما باید ابتدا به واحد تودرتو کار بروید و تنها بعد از آن والد آن بروید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We were confident that we could roll back the enemy forces that barred out way.
[ترجمه گوگل]ما مطمئن بودیم که میتوانیم نیروهای دشمن را که جلوی راه را گرفته بودند عقب برگردانیم [ترجمه ترگمان]ما مطمئن بودیم که می توانیم نیروهای دشمن را که راه را سد کرده اند عقب بکشیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Therefore, he proposes to partially roll back the rate reduction in Central Excise duties and enhance the standard rate on all non-petroleum products from 8 per cent to 10 per cent ad valorem.
[ترجمه گوگل]بنابراین، او پیشنهاد میکند تا حدی کاهش نرخ در عوارض مرکزی مالیات غیر مستقیم کاهش یابد و نرخ استاندارد تمام محصولات غیرنفتی از 8 درصد به 10 درصد افزایش یابد [ترجمه ترگمان]بنابراین وی پیشنهاد می کند تا کاهش نرخ عوارض گمرکی را تا حدی کاهش دهد و نرخ استاندارد همه محصولات غیر نفتی را از ۸ درصد به ۱۰ درصد افزایش دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Silber says the tax rollback would decimate basic services for the needy.
[ترجمه گوگل]سیلبر می گوید که عقب نشینی مالیات خدمات اولیه برای نیازمندان را از بین می برد [ترجمه ترگمان]silber می گوید که کاهش مالیات خدمات اساسی برای نیازمندان را کاهش خواهد داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The policy, in other words, was containment, not rollback.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، سیاست مهار بود، نه عقبنشینی [ترجمه ترگمان]سیاست، به عبارت دیگر، مهار کردن بود، بدون عقب نشینی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. The gas tax rollback, initiated because gasoline prices spiked this spring, has since fallen by the wayside.
[ترجمه گوگل]بازگرداندن مالیات بر گاز، که به دلیل افزایش قیمت بنزین در بهار امسال آغاز شد، از آن زمان تاکنون کاهش یافته است [ترجمه ترگمان]کاهش مالیات گاز، آغاز شده است؛ چرا که قیمت بنزین در بهار امسال افزایش یافت و از آن زمان به بعد کاهش یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. That resolution demands a rollback in utility rates and a scaling back of the market-oriented economic policies imposed by Bucaram.
[ترجمه گوگل]این قطعنامه مستلزم کاهش نرخ بهره و کاهش سیاست های اقتصادی بازار محور تحمیل شده توسط Bucaram است [ترجمه ترگمان]این قطعنامه خواستار کاهش نرخ سود و کاهش مقیاس گذاری سیاست های اقتصادی مبتنی بر بازار شده است که توسط Bucaram تحمیل شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. This paper introduce the rollback checkpointing algorithm in the retry-recovery technique. In order to reduce the system overhead, it presents a scheme implementing in the virtual memory.
[ترجمه گوگل]این مقاله الگوریتم نقطه چک برگشتی را در تکنیک بازیابی مجدد معرفی می کند به منظور کاهش سربار سیستم، طرحی را ارائه می دهد که در حافظه مجازی پیاده سازی می شود [ترجمه ترگمان]این مقاله، الگوریتم checkpointing rollback را در روش بازیابی مجدد معرفی می کند به منظور کاهش سربار سیستم، طرحی را ارایه می دهد که در حافظه مجازی اجرا می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. No rollback segment name is specified. Please define a rollback name.
[ترجمه گوگل]هیچ نام بخش بازگشتی مشخص نشده است لطفاً یک نام بازگشتی تعریف کنید [ترجمه ترگمان]نام بخش rollback No مشخص نشده است لطفا نام rollback را تعریف کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. Unable to rollback server transaction. The job may be in an inconsistent state.
[ترجمه گوگل]بازگرداندن تراکنش سرور ممکن نیست شغل ممکن است در وضعیت ناسازگار باشد [ترجمه ترگمان]کاهش تراکنش کارگزار ممکن نیست این شغل ممکن است در یک وضعیت متناقض باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. Running Rollback phase of non - transacted install.
[ترجمه گوگل]در حال اجرا مرحله بازگشت از نصب بدون معامله [ترجمه ترگمان]اجرای مرحله rollback از - غیر قانونی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. One underlying cause of USN rollback has to do with the way that object deletions are processed in the Active Directory multi-master environment.
[ترجمه گوگل]یکی از دلایل اصلی بازگشت USN به نحوه پردازش حذف اشیاء در محیط چندمستر Active Directory مربوط می شود [ترجمه ترگمان]یکی از دلایل اصلی کاهش USN باید با روشی انجام شود که حذف هدف در محیط چند سرور دایرکتوری فعال پردازش می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Unable to rollback transaction. No transaction is currently in progress.
[ترجمه گوگل]امکان بازگرداندن تراکنش وجود ندارد هیچ تراکنشی در حال حاضر در حال انجام نیست [ترجمه ترگمان]کاهش تراکنش ها ممکن نیست در حال حاضر هیچ تعاملی در حال پیشرفت نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. The NBA is looking to enact a salary rollback as part of its next collective bargaining agreement with the players, which would knock Bryant under $30 million if successful.
[ترجمه گوگل]NBA به دنبال آن است که به عنوان بخشی از قرارداد جمعی بعدی خود با بازیکنان، بازگرداندن حقوق خود را اعمال کند، که در صورت موفقیت، برایانت کمتر از 30 میلیون دلار کاهش می یابد [ترجمه ترگمان]NBA در نظر دارد به عنوان بخشی از قرارداد مذاکره جمعی بعدی خود با بازیکنان، به کاهش حقوقی دست یابد، که در صورت موفقیت، برایانت را زیر ۳۰ میلیون دلار در نظر خواهد گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. The rollback failed because saving the cluster configuration changes was not completed.
[ترجمه گوگل]برگشت انجام نشد زیرا ذخیره تغییرات پیکربندی خوشه تکمیل نشد [ترجمه ترگمان]به این دلیل که ذخیره کردن تغییرات پیکربندی خوشه به پایان نرسیده است، حذف شکست خورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. A rollback segment is only online until the instance is shut down.
[ترجمه گوگل]یک بخش بازگشتی فقط تا زمانی که نمونه خاموش نشود آنلاین است [ترجمه ترگمان]بخش rollback فقط به صورت آنلاین است تا زمانی که به طور مثال بسته شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. Reformers are calling for a rollback of rules that hinder law enforcement.
[ترجمه گوگل]اصلاح طلبان خواستار بازگرداندن قوانینی هستند که مانع اجرای قانون می شود [ترجمه ترگمان]اصلاح طلبان خواستار کاهش قوانینی هستند که مانع اجرای قانون می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. The cancellation of the transaction is called a rollback.
[ترجمه گوگل]ابطال معامله را rollback می گویند [ترجمه ترگمان]لغو این معامله، a نامیده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
عقب کشیدن (فعل)
retract, draw back, withdraw, recede, roll back, set back
تخصصی
[سینما] برگرداندن (نوار یا فیلم ) - برگرداندن (نوار یا فیلم ) [کامپیوتر] عقبگرد
let something roll off one's back نشنیده گرفتن، از این گوش گرفتن، از آن گوش در کردن توجه نکردن یا اعتنا نکردن به چیزی تحت تاثیر قرار نگرفتن ( مثلا تحت تاثیر حرف دیگران )
کاستن ، محدود کردن ( قدرت ، نفوذ ، . . . )
منتفی کردن
به شرایط قبل برگرداندن
بازگشت به روال سابق، Undoing and returning to the previous state کاهش مالیات، قیمت ( و برگرداندن آن به روال قبلی ) . . . , Reducing taxes, prices وا داشتن دشمن به عقب نشینی withdrawal ... [مشاهده متن کامل]
Now they are trying to roll back and undo the previous rollbacks through . some new legislations