role playing


(روان شناسی) نقش گزاری، نقشگری درمانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the acting out of a role, esp. by mental health professionals or their clients as a technique for training or therapy.

جمله های نمونه

1. We did a lot of role playing.
[ترجمه گوگل]ما نقش آفرینی زیادی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما نقش زیادی در بازی کردن داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is role playing at its worst; we must transcend these roles.
[ترجمه گوگل]این ایفای نقش در بدترین حالت آن است ما باید از این نقش ها فراتر برویم
[ترجمه ترگمان]این نقش بازی کردن در بدترین حالت است؛ ما باید این نقش ها را فراتر بگذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Activities include group exercises, role playing and much feedback and discussion.
[ترجمه گوگل]فعالیت ها شامل تمرین های گروهی، ایفای نقش و بازخورد و بحث زیاد است
[ترجمه ترگمان]فعالیت های گروهی عبارتند از: تمرین های گروهی، نقش بازی و بازخورد زیاد و بحث
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dressing up, role playing and masquerade form the conceptual basis of Kahlo's work.
[ترجمه گوگل]لباس پوشیدن، ایفای نقش و بالماسکه اساس مفهومی کار کالو را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]لباس پوشیدن، نقش بازی و بالماسکه، اساس مفهومی کار Kahlo را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Store detectives undergo extensive training routines which include role playing and watching videos of mock incidents.
[ترجمه گوگل]کارآگاهان فروشگاه روال‌های آموزشی گسترده‌ای را پشت سر می‌گذارند که شامل ایفای نقش و تماشای فیلم‌هایی از حوادث ساختگی می‌شود
[ترجمه ترگمان]کارآگاهان فروشگاه تحت برنامه های آموزشی وسیعی قرار می گیرند که شامل بازی کردن و تماشا کردن فیلم ها از حوادث ساختگی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Role playing is just one part of anti - smoking inoculation.
[ترجمه گوگل]ایفای نقش تنها بخشی از تلقیح ضد سیگار است
[ترجمه ترگمان]نقش بازی تنها بخشی از واکسن - است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Usually, In-basket, Leadless Group Discussion, Role Playing and Management Game are used for the simulation technology of assessment center.
[ترجمه گوگل]معمولاً برای فناوری شبیه سازی مرکز ارزیابی از درون سبد، بحث گروهی بدون سرب، نقش آفرینی و بازی مدیریت استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]معمولا در سبد، بحث گروهی Leadless، بازی نقش و مدیریت برای فن آوری شبیه سازی مرکز ارزیابی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Role playing is an important element in assertiveness training.
[ترجمه گوگل]ایفای نقش یک عنصر مهم در آموزش ابراز وجود است
[ترجمه ترگمان]نقش بازی یک عنصر مهم در آموزش قاطعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lecturing, case study, group discussion, role playing, games, questionnaire test, exercise.
[ترجمه گوگل]سخنرانی، مطالعه موردی، بحث گروهی، ایفای نقش، بازی، آزمون پرسشنامه، تمرین
[ترجمه ترگمان]واژگان کلیدی: مطالعه موردی، بحث گروهی، نقش بازی، بازی ها، آزمون پرسشنامه، ورزش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It can be similar to role playing, where you can be anyone you want.
[ترجمه گوگل]می تواند شبیه ایفای نقش باشد، جایی که می توانید هرکسی که می خواهید باشید
[ترجمه ترگمان]این می تواند شبیه بازی کردن باشد، جایی که شما می توانید هر کسی که بخواهید باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Study GS - Rg 3's role playing in fibroblast's hyperplasia and apoptosis and its influence on the cell cycle.
[ترجمه گوگل]مطالعه GS - نقش Rg 3 در هیپرپلازی فیبروبلاست و آپوپتوز و تأثیر آن بر چرخه سلولی
[ترجمه ترگمان]؟ مطالعه موردی GS - Rg ۳ در نقش in s و آپوپتوز و تاثیر آن بر چرخه سلولی نقش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Developed in the style of Eye of the Beholder this game is easily the best role playing adventure available on shareware.
[ترجمه گوگل]این بازی که در سبک Eye of the Beholder توسعه یافته است، به راحتی بهترین نقش آفرینی ماجراجویی موجود در اشتراک افزار است
[ترجمه ترگمان]توسعه در سبک چشم این بازی به راحتی بهترین نقش بازی ماجراجویی بر روی shareware است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The techniques include in-depth, and less-structured, interviews, discussion groups, role playing and psychological tests.
[ترجمه گوگل]این تکنیک‌ها شامل مصاحبه‌های عمیق و کم‌ساختار، گروه‌های بحث، بازی نقش و آزمون‌های روان‌شناختی است
[ترجمه ترگمان]تکنیک ها شامل عمق، مصاحبه ها، گروه های مباحثه، نقش بازی و آزمون های روانشناسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Up to four players can compete in a virtual world of role playing.
[ترجمه گوگل]حداکثر چهار بازیکن می توانند در دنیای مجازی ایفای نقش به رقابت بپردازند
[ترجمه ترگمان]تا چهار بازیکن می توانند در دنیای مجازی بازی شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] نقش بازی کردن، آزمایش و تمرین، ایفای نقش

انگلیسی به انگلیسی

• playing parts, pretending to be on different sides of a conflict
role-playing is the act of imitating the character and behaviour of a type of person who is very different from yourself, either deliberately, for example as a training exercise, or without knowing it.

پیشنهاد کاربران

بازی کردن
بازیگری
ایفای نقش
نقش آفرینی
نقش بازی کردن
نقش آفرینی

بپرس