role play
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
{در روانشناسی} نقش گزاری / بازی کردن نقش.
مثال:
In pairs, role play the conversation in a.
به صورت دو نفری مکالمه {بخش} a را بازی کنید.
مثال:
به صورت دو نفری مکالمه {بخش} a را بازی کنید.
چرا وقتی میبینید یک نفر نوشته نقش آفرینی بازم میایید همون معنی رو مینویسید. اصلا متوجه نمیشم که چرا مدیریت سایت معنی های تکراری رو ثبت میکنه؟ الان برای این کلمه همه نوشتن نقش آفرینی، و اگر مترجم بخواد به دنبال معنی جدید باشه باید کلی وقت بذاره و همه اینا رو بخونه
Role _play
نقش بازی کردن ؛ایفای نقش کردن ؛نقش آفرینی
نقش بازی کردن ؛ایفای نقش کردن ؛نقش آفرینی
نقش بازی کردن🦦
role play ( آینده پژوهی )
واژه مصوب: نقش بازی
تعریف: فرایندی خلاقانه و خیال پردازانه که در آن برای پیش بینی تصمیم های دیگران باید خود را در نقش آنها قرار داد
واژه مصوب: نقش بازی
تعریف: فرایندی خلاقانه و خیال پردازانه که در آن برای پیش بینی تصمیم های دیگران باید خود را در نقش آنها قرار داد
سالام ایفای نقش
نقس بازی کردن متن کوتاه
نقش کسی رو بازی کردن
سلام به نظر من معنی این کلمه
نقش بازی کردن
هست
نقش بازی کردن
هست
قانون بازی
نقش آفرینی
نقش بازی کردن
نقش بازی کردن
نمایش - فیلم بازی کردن.
بازی کردن نقش - ایفای نقش
نقش بازی کردن. . . . . ایفای نقش کنید ( بازی کنید )
بازی کردن نقش
بازی کردن نقش
نقش افرینی
Role play به معنی :
ایفای نقش کنید -
Role : نقش
Play : بازی
ایفای نقش کنید -
Role : نقش
Play : بازی
Role به معنی =نقش و
Play به معنی = بازی. پس در کل می شود اجرای نقش،
بازیگری، نقش بازی ، نقش آفرینی و . . . . . .
Play به معنی = بازی. پس در کل می شود اجرای نقش،
بازیگری، نقش بازی ، نقش آفرینی و . . . . . .
معنی. ایفای نقش
*نقش آفرینی*
نقش بازی کردن ( به جای یک یا چند کارکتر مختلف )
نقش بازی
بازی گروهی
اجرای نقش
بازی کردن یا نقش بازی کردن
اجرای بازیگری
بازی کردن نقش
اجرای نقش نقش بازی کردن ایفای نقش اجرای نمایش
نقش آفرینی
ایفای نقش . اجرای نقش. نقش بازی کردن.
نقش گذاری
اجرا کردن، نقش بازی کردن
ایفاى نقش معمولا به صورت چند نفره
اجرای نمایش
بازی
ایفای نقش
نقش بازی کردن
ایفای نقش کنید_بازی کنید
بازی کردن نقش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٩)