1. I will be a role model for others.
[ترجمه گوگل]من الگوی دیگران خواهم بود
[ترجمه ترگمان]من یک الگو برای دیگران خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I want to be a positive role model for my sister.
[ترجمه گوگل]من می خواهم الگوی مثبتی برای خواهرم باشم
[ترجمه ترگمان]می خواهم یک الگو مثبت برای خواهرم باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A teenaged Barry Bonds considered him a role model and used to hang around his locker at the old Cleveland Stadium.
[ترجمه گوگل]بری باندز نوجوان او را یک الگو میدانست و در ورزشگاه قدیمی کلیولند دور کمدش میچرخید
[ترجمه ترگمان]بری اوراق قرضه پسر نوجوانی او را به عنوان یک الگو در نظر گرفت و برای آویزان کردن در locker در استادیوم قدیمی کلیولند مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Why is he my main role model and confidant?
[ترجمه گوگل]چرا او الگوی اصلی و مورد اعتماد من است؟
[ترجمه ترگمان]چرا او الگوی اصلی من و confidant است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She is a good role model for young players with her excellent attitude and obvious love of the game.
[ترجمه گوگل]او با نگرش عالی و عشق آشکارش به بازی، الگوی خوبی برای بازیکنان جوان است
[ترجمه ترگمان]او الگوی خوبی برای بازیکنان جوان با نگرش عالی و عشق آشکار به بازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He wasn't evil enough to be a role model to us.
[ترجمه گوگل]او آنقدر بد نبود که الگوی ما باشد
[ترجمه ترگمان]اون به اندازه ای شریر نبود که بتونه یک الگو برای ما باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Their spiritual adviser, their role model and beau celebre, was Willis In-Your-Face Mack.
[ترجمه گوگل]مشاور معنوی آنها، الگوی آنها و مشهور، ویلیس In-Your-Face Mack بود
[ترجمه ترگمان]مشاور مذهبی آن ها، مدل their و celebre، ویلیس در صورت ماک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mary Martin no doubt offered a strong role model.
[ترجمه گوگل]مری مارتین بدون شک یک الگوی قوی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]مری مارتین بدون شک مدل قوی تری را پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He is a role model of a gentleman and of how contentment can be found in being a gentleman.
[ترجمه گوگل]او الگوی یک جنتلمن است و از اینکه چگونه می توان از جنتلمن بودن رضایت داشت
[ترجمه ترگمان]او یک نمونه کامل از یک آقا است و از این بابت خوشحال می شود که شخص محترمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She is a leader and role model for many women in business.
[ترجمه گوگل]او یک رهبر و الگو برای بسیاری از زنان در تجارت است
[ترجمه ترگمان]او یک مدل و الگو برای بسیاری از زنان در کسب وکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Q: Do you consider yourself a role model?
[ترجمه گوگل]س: آیا خود را الگو می دانید؟
[ترجمه ترگمان]سوال: آیا شما خود را یک مدل نقش در نظر گرفته اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Banneker can be a role model for them.
[ترجمه گوگل]بنکر می تواند الگویی برای آنها باشد
[ترجمه ترگمان]Banneker می تواند یک الگو برای آن ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Brando's a role model for everybody in the business.
[ترجمه گوگل]براندو یک الگو برای همه در تجارت است
[ترجمه ترگمان]براندو یک الگو برای هر کسی در کسب وکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Our new role model, Hildamay, isn't selfish: more a regular girl guide.
[ترجمه گوگل]الگوی جدید ما، هیلدامای، خودخواه نیست: بیشتر یک راهنمای دختر معمولی است
[ترجمه ترگمان]مدل نقش جدید ما، Hildamay، خودخواه نیست: بیشتر یک راهنمای معمولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید