roguish

/ˈroʊɡɪʃ//ˈrəʊɡɪʃ/

معنی: رندانه، دغل وار
معانی دیگر: ناکسانه، رذلانه، بافرومایگی، بدکار، تبهکار، دغلکار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: roguishly (adv.), roguishness (n.)
(1) تعریف: of or having a roguelike nature; rascally.
مشابه: naughty, sly

(2) تعریف: good-naturedly mischievous.
مشابه: mischievous, naughty

جمله های نمونه

1. His eyes were bright blue with a roguish twinkle in them.
[ترجمه گوگل]چشمانش آبی روشن بود که درخشش بدی در آنها داشت
[ترجمه ترگمان]چشمانش آبی روشن با برق شیطنت امیزی در آن ها می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He gave her a roguish look.
[ترجمه گوگل]نگاهی مغرور به او انداخت
[ترجمه ترگمان]نگاهی roguish به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Roguish fauns and naked nymphs peeked down at Billy from festooned cornices.
[ترجمه گوگل]جانوران سرکش و پوره های برهنه از قرنیزهای تزئین شده به بیلی نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]nymphs و nymphs برهنه از پشت سرشان به بیلی نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I treasure a bulging mental file of his roguish observations on fellow critics and luminaries in the music trade.
[ترجمه گوگل]من یک فایل ذهنی برآمده از مشاهدات سرکش او در مورد منتقدان و افراد برجسته در تجارت موسیقی را گنجینه می کنم
[ترجمه ترگمان]من یک پرونده ذهنی برجسته از مشاهدات roguish در مورد منتقدان و افراد مشهور در تجارت موسیقی به دست آورده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She has the roguish attractiveness of a kitten and has known for weeks that the Captain looks at her.
[ترجمه گوگل]او جذابیت سرکش یک بچه گربه را دارد و هفته ها می داند که کاپیتان به او نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]این زن عموی بزرگ یک بچه گربه است و چند هفته است که ناخدا به او نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thieves are the most roguish of the classes.
[ترجمه گوگل]دزدها سرکش ترین طبقات هستند
[ترجمه ترگمان]دزدها از همه roguish
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You could contrast the roguish and fanciful, clearly done by hand, title of the magazine, with that machine-type Blast.
[ترجمه گوگل]می‌توانید عنوان سرکش و خیال‌انگیز مجله را که به وضوح با دست انجام می‌شود، با آن Blast ماشینی مقایسه کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید the و خیالی را، به وضوح با دست، عنوان مجله، با آن - با نوع ماشین مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The captain was set adrift by his roguish crew.
[ترجمه گوگل]کاپیتان توسط خدمه سرکش او رانده شد
[ترجمه ترگمان]ناخدای آن کشتی بود که ناخدای آن کشتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The man is roguish through and through.
[ترجمه گوگل]مرد از طریق و از طریق سرکش است
[ترجمه ترگمان]این مرد در این باره با شیطان سروکار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His lightly roguish Story of a Cheat (193 consists of narration but virtually no dialogue.
[ترجمه گوگل]«داستان یک کلاهبردار» (193) که دارای روایت است اما عملاً هیچ دیالوگی ندارد
[ترجمه ترگمان]داستان سبک و سبک او در مورد یک Cheat (۱۹۳)شامل داستان سرایی است، اما عملا هیچ گفتگویی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The man was roguish through and through.
[ترجمه گوگل]مرد از طریق و از طریق سرکش بود
[ترجمه ترگمان]این مرد در این باره با شیطان سروکار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The charming, roguish Drake is after the secret of Marco Polo's lost fleet, and it's going to take a lot of fisticuffs and gunplay and problem-solving to find it.
[ترجمه گوگل]دریک جذاب و سرکش به دنبال راز ناوگان گمشده مارکوپولو است و برای یافتن آن نیاز به مشت و تفنگ و حل مشکل زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]دریک هتل جذاب و roguish به نام دریک ناوگان از دست رفته مارکو پولو پیدا کرده، و قرار است مشت مشت مشت و چماق و حل مساله را حل کند تا آن را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Equity is a roguish thing, for it varies with the length of the Chancellor's foot.
[ترجمه گوگل]حقوق صاحبان سهام امری ناپسند است، زیرا با طول پای صدراعظم متفاوت است
[ترجمه ترگمان]برابری چیز زیادی است زیرا با طول پای صدراعظم متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I asked him for a kind of roguish folk hero type of Indiana jones character. He delivered a great design.
[ترجمه گوگل]من از او یک نوع قهرمان عامیانه سرکش از شخصیت ایندیانا جونز خواستم او یک طرح عالی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]من از او برای یک نوع of با شخصیت ایندیانا جونز درخواست کردم او طرحی عالی ارائه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. " Once again flashing a roguish grin, he added, "But he's George's favorite actor-which is very telling of George.
[ترجمه گوگل]او یک بار دیگر با یک پوزخند گستاخانه اضافه کرد: «اما او بازیگر مورد علاقه جورج است - که بسیار گویای جورج است
[ترجمه ترگمان]او اضافه کرد: \" یک بار دیگر یک پوزخند شیطنت آمیزی می زنم \" اما او بازیگر مورد علاقه جورج است - که از جورج خیلی تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رندانه (صفت)
roguish

دغل وار (صفت)
roguish

انگلیسی به انگلیسی

• scoundrelly, rascally, knavish; naughty, mischievous
a roguish expression on your face shows that you are amused, often because you are about to do something mischievous.

پیشنهاد کاربران

خبیثانه
شیطانی
فریبنده
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : rogue
✅️ صفت ( adjective ) : rogue / roguish
✅️ قید ( adverb ) : roguishly
شیطنت آمیز
Mischievous, playful, untrustworthy, up to no good
If someone gives you a roguish smile, he’s totally flirting with you.

بپرس