rodomontade

/ˌrɒdəmɒnˈteɪd//ˌrɒdəmɒnˈteɪd/

معنی: گزاف گویی، خود ستایی، خود فروشی، لافزنی، لاف زدن، گزافه گویی کردن
معانی دیگر: سخن پر جوش و خروش و غرورآمیز، رجزخوانی، گزافه گویی، لاف آمیز، گزافه آمیز، مغرور، پرفیس، پرادعا، rhodomontade گزاف گویی، فریاد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: puffed-up boasting or bravado.
مشابه: boast

- The celebrity should have been mortified by the scandal but instead launched into rodomontade on his virility and his genius.
[ترجمه گوگل] این سلبریتی باید با این رسوایی از بین می رفت، اما در عوض در مورد مردانگی و نبوغ خود به سر می برد
[ترجمه ترگمان] افراد مشهور باید از این رسوایی به خشم آمده باشند، اما به جای آن بر روی مردانگی و نبوغ او متمرکز شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گزاف گویی (اسم)
hyperbole, grandiloquence, bounce, extravaganza, verbosity, magniloquence, rodomontade

خود ستایی (اسم)
flattery, gas, swank, gasconade, self-praise, swagger, braggadocio, buck, gassing, fanfaronade, splurge, flash, rodomontade, jactation, ostent, self-importance, self-applause, self-glorification, self-glory, vainglory

خود فروشی (اسم)
ostentation, bribery, swank, gasconade, self-praise, braggadocio, fanfaronade, splurge, rodomontade

لافزنی (اسم)
gasconade, jactitation, fanfaronade, rodomontade, flubdub, jactation

لاف زدن (فعل)
praise, brave, hector, gammon, puff, boast, brag, yelp, rodomontade

گزافه گویی کردن (فعل)
exaggerate, overstate, hyperbolize, rodomontade

انگلیسی به انگلیسی

• pretentious, haughty
vain boasting; empty bluster; pretentious, bragging speech
boast, brag

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Boastful or arrogant talk 💬😌
🔍 مترادف: Bravado
✅ مثال: His rodomontade about his success annoyed everyone at the party.

بپرس