rococo

/rəˈkoˌkoʊ//rəˈkəʊkəʊ/

معنی: روکو، سبک هنری قرن 18 میلادی، منسوخ، عجیب و غریب
معانی دیگر: (سبک هنر سده ی 18 که در واکنش به baroque به وجود آمد و ویژگی آن تزیینات فراوان و رنگ های روشن و شاد بود) رکوکو، سبک هنری قرن 81 میلادی، منسو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a style of architecture and decoration originating in France in the eighteenth century and marked by the use of elaborate ornamentation and curved or asymmetric forms.

(2) تعریف: a style of music of the same period, also marked by elaborate ornamentation.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or resembling the rococo in architecture and music.

(2) تعریف: ornate or florid.
مشابه: busy, florid, overwrought

جمله های نمونه

1. She had a passion for Italian rococo.
[ترجمه گوگل]او علاقه زیادی به روکوکو ایتالیایی داشت
[ترجمه ترگمان]به سبک rococo ایتالیایی شور و شوق خاصی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Quirky buildings are often just that: oddballs, curios, rococo phantasmagoria that quickly pall.
[ترجمه گوگل]ساختمان‌های عجیب و غریب اغلب دقیقاً همین هستند: توپ‌های عجیب و غریب، کنجکاوها، فانتاسماگوریای روکوکو که به سرعت کم رنگ می‌شوند
[ترجمه ترگمان]ساختمان های Quirky اغلب تنها عبارتند از: oddballs، curios، rococo phantasmagoria که به سرعت پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is a rare example of Rococo in Prague.
[ترجمه گوگل]این یک نمونه نادر از روکوکو در پراگ است
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه نادر از روکوکو در پراگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We chose Chippendale's rococo units with elegant blue-grey door detailing and Formica worksurfaces.
[ترجمه گوگل]ما واحدهای روکوکو Chippendale را با جزئیات زیبای درب خاکستری آبی و سطوح کاری Formica انتخاب کردیم
[ترجمه ترگمان]ما واحدهای سبک و سبک و سبک Chippendale را با شرح و شرح و شرح و شرح و شرح دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We all know frames of mirrors or rococo pictures which are decorated in an asymmetrical and extravagant style.
[ترجمه گوگل]همه ما قاب های آینه یا عکس های روکوکو را می شناسیم که به سبکی نامتقارن و عجیب تزئین شده اند
[ترجمه ترگمان]همه ما frames آینه یا تصاویر رو به سبک روکوکو را می شناسیم که به سبک نامتقارن و عجیب تزئین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Red Capriccio Blue Sonata Harpist Rococo.
[ترجمه گوگل]روکوکو نوازنده هارپیست سونات آبی قرمز کاپریچیو
[ترجمه ترگمان]قطعه Red آبی Capriccio: روکوکو:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The influence of Persian miniature painting and Rococo art are undeniable in Laurencin's works.
[ترجمه گوگل]تأثیر نقاشی مینیاتور ایرانی و هنر روکوکو در آثار لورنسین غیرقابل انکار است
[ترجمه ترگمان]تاثیر نقاشی مینیاتور ایرانی و هنر روکوکو در آثار Laurencin غیرقابل انکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Actors dressed in historic costumes from the rococo era pose on August 22008 in Berlin.
[ترجمه گوگل]بازیگرانی که لباس‌های تاریخی دوران روکوکو به تن داشتند در اوت 22008 در برلین ژست گرفتند
[ترجمه ترگمان]در آگوست ۲۲۰۰۸ در برلین، بازیگران لباس تاریخی به تن داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the mid-late 18th century, Rococo was largely supplanted by the Neoclassic style.
[ترجمه گوگل]در اواسط اواخر قرن 18، روکوکو تا حد زیادی جایگزین سبک نئوکلاسیک شد
[ترجمه ترگمان]در اواسط قرن ۱۸، روکوکو به شدت تحت تاثیر سبک neoclassic قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Rococo decoration inside the palace is delightful.
[ترجمه گوگل]دکوراسیون روکوکو در داخل کاخ لذت بخش است
[ترجمه ترگمان]تزیینات rococo در قصر لذت بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mrs. Mead is looking for a chair in rococo style.
[ترجمه گوگل]خانم مید به دنبال یک صندلی به سبک روکوکو است
[ترجمه ترگمان]خانم \"مید\" دنبال یه صندلی در سبک rococo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rococo has been born from the Baroque era, during the age of Enlightenment.
[ترجمه گوگل]روکوکو از دوران باروک و در عصر روشنگری متولد شده است
[ترجمه ترگمان]روکوکو از دوران باروک در دوران روشن گری به دنیا آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jean-Honore Fragonard (1732-180, French painter of the rococo age, was popular in the courts of Louis XV and Louis XVI for his delicately colored scenes of romance, often in garden settings.
[ترجمه گوگل]ژان اونوره فراگونار (1732-180، نقاش فرانسوی عصر روکوکو، در دربار لویی پانزدهم و لویی شانزدهم به دلیل صحنه های عاشقانه رنگارنگ ظریف خود، اغلب در محیط های باغ، محبوب بود
[ترجمه ترگمان]ژان - اونوره فراگونار (۱۷۳۲ - ۱۸۰، نقاش فرانسوی عصر روکوکو، در دربار لویی پانزدهم و لویی شانزدهم برای صحنه های رمانتیک و رنگارنگ او، که اغلب در محیط های باغ بود، محبوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A French carved limestone fireplace mantel in the Rococo manner of Louis XV.
[ترجمه گوگل]شومینه سنگ آهکی حکاکی شده فرانسوی به شیوه روکوکوی لویی پانزدهم
[ترجمه ترگمان]بخاری دیواری سنگی حکاکی شده فرانسوی در سبک روکوکو لوی پانزدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روکو (اسم)
rococo

سبک هنری قرن 18 میلادی (اسم)
rococo

منسوخ (صفت)
obsolete, abolished, outdated, abrogated, antiquated, disused, annulled, rococo

عجیب و غریب (صفت)
quizzical, exotic, odd, freakish, rum, peculiar, queer, outlandish, oddball, rococo, screwy, unearthly

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the rococo style in art and music
18th-century style of art and architecture characterized by the use of elaborate ornamentation
rococo buildings, furniture, and works of art are in the style that existed in europe in the eighteenth century. the rococo style is characterized by complicated curly decoration.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Characterized by elaborate ornamentation and intricate detail 🎨
🔍 مترادف: Ornate
✅ مثال: The rococo decorations in the palace were both elaborate and luxurious

بپرس