rocking horse


(اسباب بازی) اسب جنبان، جنبانک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a toy horse mounted on springs or rockers that is large enough for a child to ride; hobbyhorse.

جمله های نمونه

1. Many traditional rocking horse carvers used pine, particularly yellow pine, and sycamore, lime or mahogany can be used successfully.
[ترجمه گوگل]بسیاری از منبت‌کاران سنتی اسب گهواره‌ای از کاج، به ویژه کاج زرد استفاده می‌کردند و چنار، آهک یا چوب ماهون را می‌توان با موفقیت استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از carvers سنتی در حال تکان خوردن از چوب کاج، به خصوص کاج زرد و درخت چنار، آهک یا چوب ماهون را می توان با موفقیت استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The range also includes a rocking horse at £ 50.
[ترجمه گوگل]این محدوده همچنین شامل یک اسب گهواره ای با قیمت 50 پوند است
[ترجمه ترگمان]این محدوده همچنین شامل یک اسب گهواره ای در حدود ۵۰ پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An old rocking horse beside the window has given countless rides to the Pages' children and five grandchildren.
[ترجمه گوگل]یک اسب گهواره ای پیر در کنار پنجره سواری های بی شماری به فرزندان و پنج نوه پیج داده است
[ترجمه ترگمان]یک اسب تکان دهنده قدیمی کنار پنجره، سواری بی شماری را به صفحات کودکان و پنج نوه داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Another, smaller, rocking horse is stabled in the bathroom next door.
[ترجمه گوگل]یک اسب گهواره ای دیگر کوچکتر در حمام همسایه انبار شده است
[ترجمه ترگمان]یک اسب کوچک تر، کوچک و متحرک در دست شویی بعدی در اصطبل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I ride a tiny antique rocking horse.
[ترجمه گوگل]من سوار یک اسب گهواره کوچک عتیقه هستم
[ترجمه ترگمان] من سوار یه اسب چوبی کوچولوی عتیقه میشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One woodcarver plans to make a rocking horse to sell in aid of leukaemia research.
[ترجمه گوگل]یک چوب‌تراش قصد دارد یک اسب گهواره بسازد تا به کمک تحقیقات سرطان خون بفروشد
[ترجمه ترگمان]یک woodcarver قصد دارد که یک اسب متحرک بسازد تا به کمک تحقیقات سرطان خون به فروش برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With the rocking function use as the rocking horse.
[ترجمه گوگل]با عملکرد تکان دادن به عنوان اسب گهواره ای استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از عملکرد متحرک که به عنوان اسب تکون میخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bags I first ride on the rocking horse!
[ترجمه گوگل]کیف هایی که من ابتدا سوار بر اسب گهواره ای می شوم!
[ترجمه ترگمان] وقتی اولین نفری بودم که سوار اسب rocking شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Aren't you growing too big for a rocking horse?
[ترجمه گوگل]آیا برای یک اسب گهواره ای خیلی بزرگ نمی شوید؟
[ترجمه ترگمان]تو برای یه اسب چوبی خیلی بزرگ نیستی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the opening party, an excited three-and-a-half-year-old Josh rode the pretty antique red rocking horse in the shop window.
[ترجمه گوگل]در جشن افتتاحیه، جاش سه و نیم ساله هیجان‌زده سوار اسب گهواره‌ای قرمز رنگ قدیمی در ویترین مغازه شد
[ترجمه ترگمان]جاش در جشن افتتاحیه، یک اسب سه و نیم ساله هیجان زده سوار بر اسب rocking قرمز قدیمی در ویترین مغازه ای سوار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In one she was dressed in a leotard, black tights and high heels - and sat astride a rocking horse.
[ترجمه گوگل]در یکی از آن ها شلوار، جوراب شلواری مشکی و کفش پاشنه بلند پوشیده بود - و روی اسب گهواره ای نشسته بود
[ترجمه ترگمان]لباسی شبیه لباس آبی به تن داشت و لباس تنگ و پاشنه بلند پوشیده بود و سوار بر اسب چوبی نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Carrington's Self-Portrait of 1938-9 shows the artist seated in a room with a lactating hyena and a rocking horse.
[ترجمه گوگل]سلف پرتره کارینگتون در سال های 1938-1938 هنرمند را نشان می دهد که در اتاقی با کفتار شیرده و اسبی گهواره ای نشسته است
[ترجمه ترگمان]تصویر سلف پرتره (۱۹۳۸ s)در سال ۱۹۳۸ - ۹، هنرمند را در یک اتاق با یک کفتار شیرده و یک اسب متحرک نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the cluttered yard, James "Jimmy" Bagwell places his son on a rusty rocking horse, then reaches for the beer can on the front porch.
[ترجمه گوگل]در حیاط بهم ریخته، جیمز «جیمی» بگول پسرش را روی اسب گهواره‌ای زنگ‌زده می‌گذارد، سپس به قوطی آبجو در ایوان جلویی می‌رسد
[ترجمه ترگمان]در حیاط شلوغ، جیمز \"جیمی\" پسر خود را بر روی یک اسب rocking زنگ زده قرار می دهد، سپس به سمت آبجو می رود و در ایوان جلویی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the end, we go nowhere, like a fool on a rocking horse.
[ترجمه گوگل]در نهایت، مانند احمقی که سوار بر اسب گهواره ای است، به جایی نمی رسیم
[ترجمه ترگمان]در آخر، ما هیچ جا نمیریم، مثل یه احمق روی یه اسب چوبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a rocking horse is a toy horse on which a child can sit and rock backwards and forwards.

پیشنهاد کاربران

{اسباب بازی} اسب گهواره ای
مثال:
I bought a rocking horse to my sister and brother when they were children.
من برای خواهر و برادرم وقتی که بچه بودند یک اسب گهواره ای خریدم.
اسب گهواره ای

بپرس