rocking chair

/ˈrɑːkɪŋˈt͡ʃer//ˈrɒkɪŋt͡ʃeə/

معنی: صندلی گهوارهای، صندلی تاب، صندلی راحتی تکان خور
معانی دیگر: صندلی تکانشی، صندلی جنبان، جنبانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chair mounted on rockers or springs that rock back and forth; rocker.

جمله های نمونه

1. We heard the squeaks of the rocking chair.
[ترجمه گوگل]صدای جیرجیر صندلی گهواره ای را شنیدیم
[ترجمه ترگمان]صدای تق تق صندلی گهواره ای را شنیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Worry is like a rocking chair: it gives you something to do but never gets you anywhere. Erma Bombeck
[ترجمه گوگل]نگرانی مانند یک صندلی گهواره ای است: کاری به شما می دهد که انجام دهید اما هرگز شما را به جایی نمی رساند ارما بامبک
[ترجمه ترگمان]نگرانی مثل یک صندلی گهواره ای است: به شما کاری می دهد که انجام بدهید، اما هیچ جا gets \" Erma Bombeck \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Then she had been lying in the nursery rocking chair as stuffed with straw as Andy and Teddy were full of beans.
[ترجمه گوگل]سپس او روی صندلی گهواره ای مهد کودک دراز کشیده بود، همانطور که اندی و تدی پر از لوبیا بودند
[ترجمه ترگمان]آن وقت او روی صندلی گهواره ای بچه خوابیده بود و مثل اندی و تدی پر از لوبیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was sitting in the rocking chair, lust outside the doors that open on to the balcony.
[ترجمه گوگل]من روی صندلی گهواره ای نشسته بودم و هوس بیرون از درهایی که به بالکن باز می شدند
[ترجمه ترگمان]من روی صندلی گهواره ای نشسته بودم، شهوت در کنار درها که در بالکن باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a miniature rocking chair, and against the end wall a single bed with a miniature canopy over it.
[ترجمه گوگل]یک صندلی گهواره ای مینیاتوری و روی دیوار انتهایی یک تخت یک نفره با یک سایبان مینیاتوری روی آن قرار داشت
[ترجمه ترگمان]یک صندلی گهواره ای کوچک روی آن بود و یک تخت خواب کوچک روی آن قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Matt cradles Alexandra in the rocking chair since she is having no part of her planned bedtime.
[ترجمه گوگل]مت الکساندرا را روی صندلی گهواره ای گهواره می کند، زیرا او هیچ بخشی از زمان خواب برنامه ریزی شده خود را ندارد
[ترجمه ترگمان]مت، آلکساندرا را در صندلی گهواره ای در حال نشستن نگه می دارد، از زمانی که او هیچ قسمتی از برنامه خواب او را ندیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Anxiety’s like a rocking chair. It gives you something to do, but it doesn’t get you very far. Jodi Picoult
[ترجمه گوگل]اضطراب مانند یک صندلی گهواره ای است کاری به شما می دهد که انجام دهید، اما شما را خیلی دور نمی کند جودی پیکولت
[ترجمه ترگمان]اضطراب مثل یک صندلی گهواره ای است این کار به شما چیزی برای انجام دادن می دهد، اما این کار شما را خیلی دور نمی کند Jodi Picoult
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He sat in a rocking chair that faced the door.
[ترجمه گوگل]روی صندلی گهواره ای که رو به در بود نشست
[ترجمه ترگمان]روی یک صندلی گهواره ای که در مقابل در ایستاده بود نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The rocking chair in the dining - room was comfortable.
[ترجمه گوگل]صندلی گهواره ای در اتاق غذاخوری راحت بود
[ترجمه ترگمان]صندلی گهواره ای در اتاق ناهار خوری راحت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This to-and-fro approach is called a "rocking chair" design.
[ترجمه گوگل]به این روش رفت و برگشت، طراحی «صندلی گهواره ای» می گویند
[ترجمه ترگمان]این رویکرد به جلو، طراحی \"صندلی گهواره ای\" نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was a loud gasp from the rocking chair.
[ترجمه گوگل]صدای نفس بلندی از صندلی گهواره ای شنیده شد
[ترجمه ترگمان]صدای بلندی از روی صندلی گهواره ای بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The old man just sits on his rocking chair on the porch from day to day.
[ترجمه گوگل]پیرمرد فقط روز به روز روی صندلی گهواره ای خود در ایوان می نشیند
[ترجمه ترگمان]پیرمرد روی صندلی گهواره ای خود از روز به روز می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She was in the metal rocking chair she'd had since before I was born, olive-green seat cushions and floral ironwork along the arms.
[ترجمه گوگل]او روی صندلی گهواره ای فلزی که از قبل از تولد من داشت، کوسن های صندلی سبز زیتونی و آهنی های گلدار کنار بازوها بود
[ترجمه ترگمان]او در صندلی گهواره ای فلزی بود که از زمانی که من به دنیا امده بودم، بالش های سبز زیتونی و ironwork floral در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Why did the man put wheels on his rocking chair?
[ترجمه گوگل]چرا مرد روی صندلی گهواره ای خود چرخ گذاشت؟
[ترجمه ترگمان]چرا اون مرد چرخ ها رو روی صندلی گهواره ای خودش گذاشته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صندلی گهواره ای (اسم)
rocker, rocking chair

صندلی تاب (اسم)
rocking chair

صندلی راحتی تکان خور (اسم)
rocking chair

انگلیسی به انگلیسی

• chair which glides on runners forward and backward
a rocking chair is a chair that is built on two curved pieces of wood so that you can rock yourself backwards and forwards when you are sitting in it.

پیشنهاد کاربران

صندلی مادربزرگی ( مادربزرگ ) ، راک
صندلی گهواره ای
rocking chair
صندلی تاب خور
صندلی جنبانه ای
صندلی گهواره ای - نی نی لای لای
صندلی ننویی

بپرس