Rocking motion: حرکت گهواره ای.
[روان شناسی رفتاری] لق خوردن؛ حرکت متناوب ( معمولاً غیراختیاری ) بدن به جلو و عقب یا راست و چپ
هیجان انگیز و باحال
یک حرکت تکان دهنده
مثال:
He turned back, stuffing his hands in his pockets, rocking back on his heels.
Terman, Douglas CORMORANT
Don't go rocking old Humpty, I said, don't go wobbling his wall.
Dobbs, Michael THE TOUCH OF INNOCENTS
اسب گهواره ای
گهواره ای
تاب خوردن
لباس پوشیدن_پوشیدن