1. the boat rocked on the rough sea
قایق در آب متلاطم پس و پیش می رفت.
2. the explosion rocked the house
انفجار خانه را تکان داد.
3. the hand that rocked the cradle kicked the bucket
دستی که گهواره را تکان می داد (یعنی مادرم) لگد زد به سطل (یعنی مرد)
4. the news of his death rocked
خبر مرگ او ملت را تکان داد.