• : تعریف: the very lowest point or level. • مشابه: bottom, zero
- Our finances have hit rock bottom.
[ترجمه رضا امیدعلی] کفگیر اوضاع مالیمون به ته دیگ خورده
|
[ترجمه گوگل] وضعیت مالی ما به کف رسیده است [ترجمه ترگمان] اقتصاد ما به کف صخره برخورد کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Morale in the armed forces was at rock bottom.
[ترجمه گوگل]روحیه نیروهای مسلح در پایین ترین حد بود [ترجمه ترگمان]Morale در نیروهای مسلح در پایین صخره قرار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Confidence in the government is at rock bottom.
[ترجمه گوگل]اعتماد به دولت به پایین ترین حد خود رسیده است [ترجمه ترگمان]اعتماد به دولت در کف صخره است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. My personal life had hit rock bottom.
[ترجمه رضا امیدعلی] زندگی شخصیم دیگه ب آخر خط رسیده بود
|
[ترجمه گوگل]زندگی شخصی من به کف رسیده بود [ترجمه ترگمان]زندگی شخصی من به اعماق صخره برخورد کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I was at rock bottom, and knew I had to try and stop drinking.
[ترجمه رضا امیدعلی] دیگه ب آخر خط رسیده بودم و میدونستم ک باید مشروب رو کنار بزارم
|
[ترجمه گوگل]من در پایین ترین سطح بودم و می دانستم که باید تلاش کنم و الکل را کنار بگذارم [ترجمه ترگمان]من در اعماق صخره بودم و می دانستم که باید تلاش کنم و نوشیدن را متوقف کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She was at rock bottom. Her long-term love affair was breaking up and so was she.
[ترجمه گوگل]او در کف سنگ بود رابطه عاشقانه طولانی مدت او و او نیز در حال شکستن بود [ترجمه ترگمان]اون پایین سنگ بود عشق طولانی مدت او به هم می زد و او هم همین طور بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Morale among nurses is at rock bottom.
[ترجمه گوگل]روحیه پرستاران در پایین ترین حد خود قرار دارد [ترجمه ترگمان]Morale در بین پرستاران در کف صخره قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We bought the house when prices were at rock bottom.
[ترجمه گوگل]زمانی که قیمت ها پایین بود، خانه را خریدیم [ترجمه ترگمان]وقتی قیمت ها در ته سنگ بودند، ما این خانه را خریدیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The prime minister's opinion poll ratings have hit rock bottom.
[ترجمه گوگل]رتبه بندی نظرسنجی نخست وزیر به پایین ترین حد خود رسیده است [ترجمه ترگمان]رده بندی نظر سنجی نخست وزیر به پایین سنگ رسیده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Alcoholics often have to reach/hit rock bottom before they can recognise that they have a problem.
[ترجمه گوگل]الکلی ها اغلب باید قبل از اینکه تشخیص دهند مشکلی دارند، به پایین ترین سطح خود برسند [ترجمه ترگمان]Alcoholics اغلب باید قبل از اینکه بتوانند تشخیص دهند که مشکلی دارند به پایین صخره برخورد کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. With her spirits at rock bottom, Fabia got ready for bed.
[ترجمه گوگل]فابیا در حالی که روحیهاش پایین بود، برای خواب آماده شد [ترجمه ترگمان]\"با روحیه اون پایین،\" فابیا آماده خوابیدن شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In the days of rock bottom underground pay, 20 was not to be sneezed at.
[ترجمه رضا امیدعلی] در دورانی که دستمزد کار در زیر زمین در پایین ترین سطح خودش قرار داشت، ۲۰ دلار مبلغ کمی نبود که بشه ازش چشم پوشی کرد
|
[ترجمه گوگل]در روزگاری که دستمزد زیرزمینی پایینتر بود، نباید روی 20 عطسه کرد [ترجمه ترگمان]در زمان پرداخت زیر زمین در زیر زمین، ۲۰ نفر مجبور به عطسه کردن نشدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Confidence in the city's police force has hit rock bottom.
[ترجمه گوگل]اعتماد به نیروی پلیس شهر به پایین ترین حد خود رسیده است [ترجمه ترگمان]اعتماد به نیروی پلیس شهر به کف صخره برخورد کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Page has hit proverbial rock bottom and has become a walking skeleton living on the streets.
[ترجمه رضا امیدعلی] پیج به قول معروف به ته خط رسیده بود و تبدیل به اسکلت متحرکی شده بود ک تو خیابونا زندگی میکرد
|
[ترجمه گوگل]پیج به ته سنگی ضرب المثلی رسیده است و تبدیل به اسکلت راه رفتنی شده است که در خیابان ها زندگی می کند [ترجمه ترگمان]صفحه به پایین صخره برخورد کرده و به یک اسکلت متحرک تبدیل شده است که در خیابان ها زندگی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. At the time, I thought one had hit rock bottom.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، فکر میکردم یکی به کف رسیده است [ترجمه ترگمان]در آن زمان فکر می کردم که یکی از آن ها سنگ خورده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. By four o'clock Melissa's spirits were at rock bottom.
[ترجمه گوگل]تا ساعت چهار روحیه ملیسا به پایین ترین حد رسیده بود [ترجمه ترگمان]ساعت چهار بعد از ظهر روح ملیسا در ته سنگ قرار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• lowest point; weak point a rock-bottom price or level is a very low one. if someone reaches rock-bottom, they become extremely poor or extremely depressed.
پیشنهاد کاربران
بنیادی
کف قیمت بازار
The lowest possible level مثال : They were selling the goods at rock - bottom prices کالاها رو با کمترین قیمت میفروختن . @لَنگویچ
اخر خط
the most unhappy that someone has ever been in their life بدبخت و بیچاره ( noun )