robustly

جمله های نمونه

1. He became robustly healthy.
[ترجمه گوگل]او کاملاً سالم شد
[ترجمه ترگمان]او محکم به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They defended their policies robustly.
[ترجمه گوگل]آنها با قدرت از سیاست های خود دفاع کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از سیاست هایش دفاع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The furniture was robustly constructed.
[ترجمه گوگل]مبلمان به خوبی ساخته شده بود
[ترجمه ترگمان]اسباب و اثاثه آن ها ساخته و ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The robustly dissipative synthesis problem is discussed for a class of affine nonlinear uncertain systems with input-output feedthrough.
[ترجمه گوگل]مسئله سنتز اتلاف قوی برای یک کلاس از سیستم‌های غیرخطی غیرخطی با ورودی-خروجی مورد بحث قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]این مساله برای یک کلاس از سیستم های نامطمئن غیر خطی غیرخطی با feedthrough ورودی - خروجی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These three hormones also robustly stimulated thymidine incorporation and inhibited drug - induced apoptosis.
[ترجمه گوگل]این سه هورمون همچنین به شدت ادغام تیمیدین را تحریک کردند و آپوپتوز ناشی از دارو را مهار کردند
[ترجمه ترگمان]این سه هورمون همچنین ترکیب thymidine را تحریک کرده و آپوپتوز القا شده توسط مواد مخدر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If the economy recovers more robustly than I anticipate, spending can be cancelled.
[ترجمه گوگل]اگر اقتصاد قوی‌تر از آنچه من پیش‌بینی می‌کنم بهبود یابد، می‌توان هزینه‌ها را لغو کرد
[ترجمه ترگمان]اگر اقتصاد بیش از آنچه من پیش بینی می کنم، بهبود یابد، خرج کردن را می توان لغو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The proposed method may estimate Doppler rate robustly in the case of low SNR.
[ترجمه گوگل]روش پیشنهادی ممکن است نرخ داپلر را در مورد SNR پایین به طور قوی تخمین بزند
[ترجمه ترگمان]روش پیشنهادی ممکن است نرخ داپلر را در رابطه با SNR پایین تخمین بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The robustly strict positive real analysis and synthesis problem for a class of MIMO linear systems with generalized uncertainty are taken into account.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل واقعی مثبت و مشکل سنتز قوی برای یک کلاس از سیستم های خطی MIMO با عدم قطعیت تعمیم یافته در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]حل و تحلیل واقعی دقیق و دقیق این مساله برای یک کلاس از سیستم های MIMO SAR با عدم قطعیت کلی در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. First, robustly developing trade in technology.
[ترجمه گوگل]اول، توسعه قوی تجارت در فناوری
[ترجمه ترگمان]اول، با توسعه تجارت در تکنولوژی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Asian economies continue to recover robustly, with resurging imports and exports, rapidly increasing fixed asset investments, and rising consumer expenditure.
[ترجمه گوگل]اقتصادهای آسیایی با افزایش واردات و صادرات، افزایش سریع سرمایه‌گذاری دارایی‌های ثابت و افزایش هزینه‌های مصرف‌کننده، به بهبودی قوی ادامه می‌دهند
[ترجمه ترگمان]اقتصاد آسیا همچنان با افزایش واردات و صادرات، با افزایش سریع سرمایه گذاری های دارایی ثابت و افزایش هزینه های مصرف کنندگان، به این مساله ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The economy is still growing robustly, but inflation, It'seems, is back.
[ترجمه گوگل]اقتصاد هنوز به شدت در حال رشد است، اما به نظر می رسد تورم بازگشته است
[ترجمه ترگمان]اقتصاد همچنان در حال افزایش است، اما به نظر می رسد تورم بازگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Under model plant mismatch the robustly asymptotic stability and global convergence of the resulting closed loop system are guaranteed by selecting proper prediction horizon.
[ترجمه گوگل]تحت عدم تطابق کارخانه مدل، پایداری مجانبی قوی و همگرایی جهانی سیستم حلقه بسته حاصل با انتخاب افق پیش‌بینی مناسب تضمین می‌شود
[ترجمه ترگمان]در مدل مدل، پایداری مجانبی محکم و هم گرایی جهانی سیستم حلقه بسته منتج از طریق انتخاب افق پیش بینی مناسب تضمین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was robustly built.
[ترجمه گوگل]او محکم ساخته شده بود
[ترجمه ترگمان]او آن را چوبی ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the decisions we have to make about Europe, we have to defend our position very robustly indeed.
[ترجمه گوگل]در تصمیماتی که باید در مورد اروپا بگیریم، باید در واقع بسیار قوی از موقعیت خود دفاع کنیم
[ترجمه ترگمان]در تصمیماتی که ما باید در مورد اروپا انجام دهیم، باید از موقعیت خود خیلی محکم دفاع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a manly fashion; hardily, stoutly, ruggedly, brawnily

پیشنهاد کاربران

robustly ( adv ) = به شدت، به طور مصمم، به طور مستحکم، با قدرت
معانی دیگر:{قاطعانه، قدرتمندانه، با شوق و ذوق، جسورانه ( از نظر قدرت جسمی، تلاش و انرژی ) }، {به طور خوش طعم، با طعم ( قید قوی و غنی از طعم و بو ) }، {واقع بینانه، معقولانه، از نظر عملی ( در رابطه با اینکه بخاطر عدم قطعیت و تیزبینی با موارد دیگر اشتباه گرفته نمی شود ) }، {بی ادبانه، به طور ناشایست، به طور پرهیاهو، با صدای زیاد ( در رابطه با پر سر وصدا بودن و خشن بودن ) }
...
[مشاهده متن کامل]

examples:
1 - Some of his colleagues felt he could have defended himself more robustly.
برخی از همکاران وی احساس می کردند که او می توانست با قدرت تر از خود دفاع کند.
2 - the new product is selling robustly
این محصول جدید با قدرت به فروش می رسد.

به راحتی، قطعا
به شدت

بپرس