1. She was wearing only a thin robe over a flimsy nightdress, and her feet were bare.
[ترجمه گوگل]او فقط یک ردای نازک روی لباس خواب شلخته پوشیده بود و پاهایش برهنه بود
[ترجمه ترگمان]پیراهن نازکی به تن داشت که لباس خواب نازکی به تن داشت و پاهایش برهنه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The robe was held at the waist by a cord.
[ترجمه گوگل]عبا را با طناب از کمر نگه می داشت
[ترجمه ترگمان]ردایش را طنابی به کمر گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ryle put on a robe and went down to the kitchen.
[ترجمه گوگل]رایل عبایی پوشید و به آشپزخانه رفت
[ترجمه ترگمان]Ryle لباس پوشید و به آشپزخانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The emperor was clad in a rich robe encrusted with jewels.
[ترجمه گوگل]امپراتور در ردای غنی پوشیده شده بود که با جواهرات پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]امپراطور لباس پوشیده از جواهرات را پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The outer garment was a loose-fitting robe.
[ترجمه گوگل]لباس بیرونی عبایی گشاد بود
[ترجمه ترگمان]لباس بیرونی یک ردای گشاد گشاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He huddled on his robe and ran into the room to answer the telephone.
[ترجمه گوگل]ردای خود را جمع کرد و به سمت اتاق دوید تا به تلفن پاسخ دهد
[ترجمه ترگمان]او روی ردایش کز کرد و به اتاق دوید تا به تلفن جواب دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He wrapped a robe around himself before answering the door.
[ترجمه گوگل]قبل از پاسخ دادن به در، عبایی را دور خود پیچید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه به در جواب بدهد شنل را دور خودش پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She wore a battered old robe.
[ترجمه گوگل]او یک ردای کهنه کتک خورده پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس کهنه کهنه ای به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There's a robe hanging from the back of the door. Throw me your clothes.
[ترجمه گوگل]یک عبایی از پشت در آویزان است لباساتو بری من
[ترجمه ترگمان]یک ردا از پشت در اویزان است لباسات رو بنداز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. That long white robe I had seen him in that night was a sort of hospital gown.
[ترجمه گوگل]آن ردای سفید بلندی که او را در آن شب دیده بودم، نوعی لباس بیمارستان بود
[ترجمه ترگمان]آن ردای بلند سفید که او را در آن شب دیده بودم یک نوع لباس بیمارستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mesmerized, she slipped off her robe and eased into the bed.
[ترجمه گوگل]او که مسحور شده بود، عبایش را از تنش درآورد و روی تخت رفت
[ترجمه ترگمان]مسحور، که مسحور شده بود، ردایش را از تن درآورد و به رختخواب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. That done, the sick man and the buffalo robe were removed.
[ترجمه گوگل]با انجام این کار، مرد بیمار و ردای بوفالو برداشته شدند
[ترجمه ترگمان]این کار تمام شد، مرد مریض و لباس بوفالو دور شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There was something rather nasty about the robe of woven-together eyes.
[ترجمه گوگل]چیزی نسبتاً زننده در ردای چشم های بافته شده وجود داشت
[ترجمه ترگمان]چیزی نسبتا کثیف در مورد ردا بودن با هم وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was wearing a dark robe, made darker by constant wear and irregular washings.
[ترجمه گوگل]او ردای تیره ای پوشیده بود که با پوشیدن مداوم و شستشوی نامنظم تیره تر شده بود
[ترجمه ترگمان]او یک ردای سیاه به تن داشت که با پوشیدن لباس های مرتب و washings نامنظم تیره تر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید