roasting pan

پیشنهاد کاربران

ظرف برشته کردن
ظرف گود و مقاوم در برابر حرارت، مناسب پخت مرغ، گوشت، سیب زمینی در فر.
مثال: He roasted the turkey in a large roasting pan.
مشتقات:
اسم: roasting pan – ظرف فر برای گوشت
فعل: to roast – برشته کردن
صفت: roasted – برشته شده
تابه مخصوص برشته کردن ( ظرف برای کباب یا برشته کردن غذا ) اسم
"The turkey was cooked in a roasting pan. "
ظرف بزرگ فر ( سینی مناسب برای پخت و پز درون فر ) اسم
*"He prepared the greatest recipe on that special big roasting pan" *
roasting pan ( n ) ( roʊstɪŋ p�n )
roasting pan
ماهیتابه مخصوص فر که غذا در داخل آن وارد فر میشود مثل مرغ و گوشت و سیب زمینی . . . .