roasting


معمارى : تشویه شیمى : تشویه

جمله های نمونه

1. roasting furnace
کوره ی تشویه

2. the hiss of roasting meat
جلز ولز گوشت در حال کباب شدن

3. she chose the tenderest white corns for roasting
نرم ترین ذرت های سفید را برای بو دادن انتخاب کرد.

4. The roasting pan scours better than pot.
[ترجمه گوگل]ماهیتابه بهتر از قابلمه آب می خورد
[ترجمه ترگمان]ماهی تابه سرخ کردن بهتر از گلدان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can't we open a window?I'm roasting.
[ترجمه ماهان] نمیتوانید یه پنجره باز کنید؟ دارم از گرما میپزم.
|
[ترجمه Taji] نمیتونیم یع پنجره باز کنیم؟ من دارم سرخ مرم. :/
|
[ترجمه گوگل]آیا نمی‌توانیم پنجره‌ای را باز کنیم؟ دارم کباب می‌کنم
[ترجمه ترگمان]می شه یه پنجره باز کنیم؟ سرخ می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm absolutely roasting in this suit.
[ترجمه نیلوفر] من کاملا دارم در این کت و شلوار کباب میشم ( گرمه )
|
[ترجمه گوگل]من کاملاً با این کت و شلوار کباب می کنم
[ترجمه ترگمان]من کاملا مشغول کباب کردن این لباس هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Red peppers are ideal for roasting in the oven.
[ترجمه گوگل]فلفل قرمز برای تفت دادن در فر مناسب است
[ترجمه ترگمان]فلفل قرمز برای کباب کردن در فر ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The beef is roasting in the oven.
[ترجمه گوگل]گوشت گاو در فر در حال تفت دادن است
[ترجمه ترگمان]گوشت گاو در تنور سرخ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'd better go. I'll get a roasting if I'm late again!
[ترجمه گوگل]بهتر است بروم اگه بازم دیر بیام کباب میگیرم!
[ترجمه ترگمان]بهتره برم اگر دوباره دیر کنم، یک کباب درست می کنم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I got a roasting from Mum for being back late.
[ترجمه گوگل]من به خاطر دیر برگشتن از مامان یک برشته گرفتم
[ترجمه ترگمان]برای اینکه دیر برگردم یک کباب از مامان دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The team was given a roasting by manager Alex Feguson.
[ترجمه گوگل]تیم توسط مدیر الکس فگوسن برشته شد
[ترجمه ترگمان]این تیم توسط الکس Feguson، مدیر این تیم، در حال کباب شدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was a roasting summer day.
[ترجمه گوگل]یک روز تابستانی بود
[ترجمه ترگمان]یک روز گرم تابستانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sun is roasting us mercilessly.
[ترجمه گوگل]خورشید بی رحمانه ما را کباب می کند
[ترجمه ترگمان]آفتاب با بی رحمی ما را کباب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Place boar in a roasting pan and add water to pan. Roast in preheated oven for 40 minutes.
[ترجمه گوگل]گراز را در یک ماهیتابه بریزید و آب را به ماهیتابه اضافه کنید در فر از قبل گرم شده به مدت 40 دقیقه تفت دهید
[ترجمه ترگمان]گراز را در یک ماهی تابه سرخ قرار دهید و آب را به ماهی تابه اضافه کنید کباب را برای مدت ۴۰ دقیقه در فر preheated کباب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The sun was roasting us.
[ترجمه گوگل]خورشید داشت ما را کباب می کرد
[ترجمه ترگمان]خورشید داشت ما را کباب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] تشویه، برشته کردن
[عمران و معماری] تشویه

انگلیسی به انگلیسی

• act of grilling, act of cooking over dry heat
if someone gives you a roasting, they criticize you severely about something in a way that shows that they are very annoyed with you; an informal word.

پیشنهاد کاربران

داغ�
بسیار گرم
سرزنش شدید
�انتقاد شدید
( عمل ) کباب کردن
� ( عمل ) تنوری کردن
Roasting someone: کسی را ضایع کردن
خیلی گرم وخشک: very hot and dry
I m absolutely roasting in this suit
بو دادن، برشته کردن

بپرس