[برق و الکترونیک] گوشی تلفن سیار ایستگاه سیار(دستگاه تلفنی )که در سیستم تلفن همراه سلولی عمل می کند و به جز دستگاه تلفنی مشترک خدمات است .
انگلیسی به انگلیسی
• wanderer, rover, drifter, one who travels about aimlessly
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی: سرگردان / پرسه زن / آواره - - - 🔸 تعریف ها: 1. ** ( رفتاری – حیوانات/انسان ها ) :** کسی یا موجودی که آزادانه و بدون مقصد مشخص حرکت می کند یا قلمرو وسیعی را می پیماید. ... [مشاهده متن کامل]
مثال: *Wolves are natural roamers, covering large territories in search of prey. * گرگ ها ذاتاً پرسه زن هستند و برای شکار قلمروهای وسیعی را می پیمایند. 2. ** ( اجتماعی – انسانی ) :** فردی که زیاد سفر می کند یا در مکان های مختلف پرسه می زند، بدون وابستگی یا مقصد ثابت. مثال: *He’s a roamer, never staying in one place for long. * او یک پرسه زن است، هیچ وقت مدت زیادی در یک جا نمی ماند. 3. ** ( استعاری – فرهنگی ) :** اشاره به روحیه ی آزاد و بی قید، کسی که به دنبال تجربه های تازه است. مثال: *Artists are often roamers of ideas and emotions. * هنرمندان اغلب سرگردان ایده ها و احساسات اند. - - - 🔸 مترادف ها: wanderer – drifter – nomad – vagabond – traveler – explorer
roamer ( مهندسی مخابرات ) واژه مصوب: فراگَرد تعریف: شخصی که از محدودۀ اشتراک خود خارج شود و از خدمات تلفن همراه شبکهای دیگر استفاده کند