roadwork

/ˈroʊdwɜːks//ˈrəʊdwɜːks/

(تمرین آمادگی برای مشت زنی) دو استقامت، رهنوردی، تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: long-distance running, usu. on an open road, for exercise, esp. in preparation for a boxing match.

جمله های نمونه

1. Roadworks have caused traffic jams throughout the city centre.
[ترجمه گوگل]عملیات جاده ای باعث ایجاد ترافیک در سراسر مرکز شهر شده است
[ترجمه ترگمان]roadworks باعث ایجاد ترافیک در مرکز شهر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The road-works caused much complaint among local residents.
[ترجمه گوگل]این عملیات جاده باعث شکایت بسیاری از ساکنان محلی شد
[ترجمه ترگمان]این کار باعث شکایت بسیاری از ساکنان محلی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The roadworks mixed me up and I went the wrong way.
[ترجمه گوگل]کارهای جاده من را به هم ریخت و راه را اشتباه رفتم
[ترجمه ترگمان]The منو قاطی کرد و من راه اشتباهی رو انتخاب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are roadworks between Camblesforth and Carlton.
[ترجمه گوگل]بین کمبلزفورث و کارلتون جاده‌سازی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بین Camblesforth و کارلتون وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are temporary traffic lights because of the roadworks.
[ترجمه گوگل]چراغ های راهنمایی موقت به دلیل کار جاده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به خاطر of، چراغ های راهنمایی موقت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Roadworks are causing bottlenecks in the city centre.
[ترجمه گوگل]عملیات جاده ای باعث ایجاد گلوگاه در مرکز شهر شده است
[ترجمه ترگمان]roadworks باعث ایجاد تنگناها در مرکز شهر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The roadworks are slowing the traffic up in the mornings.
[ترجمه گوگل]عملیات راهداری باعث کاهش ترافیک در صبحگاه ها می شود
[ترجمه ترگمان]The ها صبح ها در حال کاهش ترافیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We were delayed by road-works for two hours.
[ترجمه گوگل]ما دو ساعت به دلیل کار جاده ای معطل شدیم
[ترجمه ترگمان]ما به مدت دو ساعت به تاخیر افتاده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Road-works on the motorway are holding up traffic.
[ترجمه گوگل]عملیات راهداری در بزرگراه ترافیک را متوقف می کند
[ترجمه ترگمان]کاره ای جاده در بزرگراه موجب بالا رفتن ترافیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There were roadworks on the motorway.
[ترجمه گوگل]در بزرگراه عملیات راهداری انجام شده بود
[ترجمه ترگمان]جاده اتوبان دراز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Roadworks brought traffic to a grinding halt.
[ترجمه گوگل]عملیات راهداری باعث توقف ترافیک شد
[ترجمه ترگمان]Roadworks ترافیک را متوقف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are delays on the M4 because of roadworks.
[ترجمه گوگل]تاخیر در M4 به دلیل کار جاده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به دلیل of تاخیر در the وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The roadworks brought the traffic to a standstill.
[ترجمه گوگل]عملیات راهداری باعث توقف ترافیک شد
[ترجمه ترگمان]The ترافیک را متوقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sign by the roadworks said 'Slow - heavy plant crossing'.
[ترجمه گوگل]تابلویی که در کنار راهداری قرار داشت، روی آن نوشته شده بود "عبور کارخانه آهسته - سنگین"
[ترجمه ترگمان]این علامت نوشته شده توسط roadworks می گوید که عبور از این نیروگاه سنگین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• construction done on a road, repairs made to a road; exercise routine comprised of running for long distances through open areas

پیشنهاد کاربران

راه کاری/سازی
جادهکار
( Jādekār )
�جاده� ( road ) و �کار� ( work )
عملیات اجرایی و تعمیری در خیابان
جاده سازی
"جاده در دست تعمیر" یا"کارگران مشغول کارند"
مشت زن یا بوکسور
راهداری

بپرس