roadbed

/ˈroʊdbed//ˈrəʊdbed/

معنی: کف خیابان، زیر سازی راه، کف جاده
معانی دیگر: (جاده و راه آهن) بستر، زیرکار، زیرسازی، کف جاده، کف خیابان، بستر خط، زیر سازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the bed, as of gravel or crushed stone, on which a railway is laid.

(2) تعریف: the foundation and pavement of a road.

جمله های نمونه

1. State prisoners were brought in to fix the roadbed, and a campaign was launched to acquire locomotives and coaches.
[ترجمه گوگل]زندانیان ایالتی را برای تعمیر بستر جاده آوردند و کمپینی برای به دست آوردن لوکوموتیو و واگن راه اندازی شد
[ترجمه ترگمان]زندانیان دولتی برای تعمیر the آورده شدند و کمپینی برای به دست آوردن لوکوموتیو و کالسکه آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How far from the roadbed would we have to go for our topsoil?
[ترجمه گوگل]چقدر از بستر جاده باید برای خاک سطحی خود فاصله داشته باشیم؟
[ترجمه ترگمان]چقدر از جاده فاصله داریم باید بریم به خاک سطحی ما؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The steamroller leveled out the gravel roadbed and than the concrete was poured.
[ترجمه گوگل]غلتک بخار بستر جاده را صاف کرد و سپس بتن ریخته شد
[ترجمه ترگمان]جاده صاف روی جاده شنی پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Using subgrade and roadbed as case, the paper discusses the follow - up value of engineering dossier.
[ترجمه گوگل]این مقاله با استفاده از بستر و بستر جاده به عنوان مورد، ارزش پیگیری پرونده مهندسی را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از subgrade و roadbed به عنوان مثال، این مقاله در مورد ارزش پی گیری پرونده مهندسی بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The stability of a rock-salt roadbed with two circular cavities is analyzed as a planar strain stress problem with the element-free Galerkin method(EFGM).
[ترجمه گوگل]پایداری یک بستر سنگ نمک با دو حفره دایره ای به عنوان یک مشکل تنش کرنش مسطح با روش گالرکین بدون عنصر (EFGM) تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]پایداری سنگ نمک با دو حفره دایروی به عنوان یک مساله تنش - کرنش صفحه ای با روش Galerkin آزاد (EFGM)تجزیه و تحلیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The steamroller levelled off the gravel roadbed and then the concrete was poured.
[ترجمه گوگل]غلتک بخار از بستر سنگ ریزه جاده صاف شد و سپس بتن ریخته شد
[ترجمه ترگمان]جاده صاف کن کن روی جاده شنی را خاموش کرد و سپس بتون روی زمین ریختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For the three-dimensional consolidation effect impersonal existence of roadbed and the horizontal thrust from stresses re-distribution of embankment, soil lateral deformation should not be neglected.
[ترجمه گوگل]برای اثر تحکیم سه بعدی وجود غیرشخصی بستر جاده و رانش افقی ناشی از توزیع مجدد تنش خاکریزی، تغییر شکل جانبی خاک را نباید نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]برای اثر ادغام سه بعدی effect و فشار افقی از فشار بر توزیع مجدد خاکریز، تغییر شکل جانبی خاک نباید نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Railway Roadbed Major Repair Design is an important content of Railway Maintenance Terms.
[ترجمه گوگل]طراحی تعمیرات اساسی بستر راه آهن یک محتوای مهم از شرایط نگهداری راه آهن است
[ترجمه ترگمان]طراحی تعمیر اصلی: طراحی تعمیر اصلی یک محتوای مهم از شرایط تعمیر و نگهداری از راه آهن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Because of the repeated freeze-thaw cycles, many peculiar roadbed diseases, such as longitudinal cracks, thawing settlement, frost heaving and frost boiling develop in permafrost regions.
[ترجمه گوگل]به دلیل چرخه های مکرر یخ زدگی و ذوب، بسیاری از بیماری های عجیب و غریب بستر جاده، مانند ترک های طولی، نشست ذوب، افزایش یخبندان و جوشیدن یخبندان در مناطق همیشه منجمد ایجاد می شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از بیماری های خاص ناشی از یخ منجمد، بسیاری از بیماری های عجیب و غریب، مانند ترک های طولی، حل شدن آب و ذوب یخ، یخ زدایی و ذوب یخ در مناطق منجمد یخ بسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Roadbed fill a dump truck Rafah operation, bulldozers, share - grader, roller - compacting RCC.
[ترجمه گوگل]بستر جاده پر از کامیون کمپرسی عملیات رفح، بولدوزر، سهم - گریدر، غلتک - فشرده سازی RCC
[ترجمه ترگمان]roadbed یک عملیات dump را در رفح، بولدوزرها، دانش آموز کلاس مشترک، roller - پر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The steamroller leveled out the gravel roadbed and then the concrete was poured.
[ترجمه گوگل]غلتک بخار بستر جاده را صاف کرد و سپس بتن ریخته شد
[ترجمه ترگمان]جاده صاف روی آسفالت جاده پیش رفت و بعد بتون روی زمین ریختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He flopped to the sandy roadbed and twisted like an injured snake.
[ترجمه گوگل]او به بستر شنی جاده افتاد و مانند یک مار زخمی پیچ خورد
[ترجمه ترگمان]خود را به ساحل شنی کشید و مثل یک مار زخمی پیچ خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The earthquake made the roadbed cave in.
[ترجمه گوگل]زمین لرزه باعث شد که غار بستر جاده وارد شود
[ترجمه ترگمان] زلزله اون غار رو درست کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Engineering geological conditions are quite good, supporting the roadbed, bridges and culverts and other artificial structures.
[ترجمه گوگل]شرایط زمین شناسی مهندسی بسیار خوب است و از بستر جاده، پل ها و پل ها و دیگر سازه های مصنوعی پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]شرایط زمین شناسی مهندسی بسیار خوب است و از the، پل ها و آب رو و دیگر سازه های مصنوعی پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Put up your hands to build a home of the roadbed.
[ترجمه گوگل]دستان خود را برای ساختن خانه ای از بستر جاده بلند کنید
[ترجمه ترگمان] دستات رو بذار واسه ساختن یه خونه توی جاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کف خیابان (اسم)
pavement, roadbed

زیر سازی راه (اسم)
roadbed

کف جاده (اسم)
roadbed

تخصصی

[زمین شناسی] بستر راه، بالاست
[عمران و معماری] بستر جاده - بالاست - فرش راه
[زمین شناسی] بستر جاده، زیر سازی

انگلیسی به انگلیسی

• base and pavement of a road; foundation and material on which a railroad track is built

پیشنهاد کاربران

roadbed ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: زیرسازی
تعریف: سطح آماده‏شده‏ای که آسفالت بر روی آن قرار می‏گیرد

بپرس