🔹 مترادف ها:
fascinating – captivating – gripping – absorbing – enthralling🔹 مثال ها:
The documentary was absolutely riveting. مستند واقعاً خیره کننده بود.
Her performance held the audience in a riveting silence.
... [مشاهده متن کامل]
اجراش تماشاگرها رو در سکوتی میخکوب کننده نگه داشت.
That speech was riveting—I couldn’t look away.
اون سخنرانی محشر بود—نمی تونستم چشم بردارم.
میخکوب کننده ( rivet به معنی میخ پرچ است و از اون صفت ساخته ) چیزی که انقدر جذابه که آدم رو میخکوب میکنه
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Extremely interesting 🎥
🔍 مترادف: Engrossing
✅ مثال: The documentary was so riveting that I couldn't look away for a second
شدیدا جذاب
# It was a riveting story
# The last chapter was so riveting
جذاب
گیرا
خیره کننده
مسحور کننده
Fascinating
Compelling
A riveting article
engrossing/interesting در ژانر های فیلم این معنی رومیتونه بده .
میخکوب کننده، جذب کننده، خیره کننده، ( محکم کننده )
برای مثال:اگر فیلمی سبب آن شود که شما خیره و میخکوب آن شوید ، آن فیلم، riveting ( خیره کننده ) است. . .
مجاب کردن قانع کردن
میخ کوب کننده
میخکوب کردن
خیره کننده
چشم دوختن و توجه زیاد - خیره شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)