ritzy

/ˈrɪtsi//ˈrɪtsi/

معنی: شیک پوش، خیلی شیک
معانی دیگر: (قدیمی - خودمانی - اغلب کنایه آمیز) مجلل، شیک، معرکه

جمله های نمونه

1. Palm Springs has ritzy restaurants and glitzy nightlife.
[ترجمه گوگل]پالم اسپرینگز رستوران‌های شیک و تفریحات شبانه درخشان دارد
[ترجمه ترگمان]پالم اسپرینگز دارای رستوران ها و تفریحات شبانه رنگارنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That's a ritzy dress.
[ترجمه گوگل]این یک لباس شیک است
[ترجمه ترگمان]این یک لباس شیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We had dinner at the ritzy Drake Hotel.
[ترجمه گوگل]ما در هتل ritzy Drake شام خوردیم
[ترجمه ترگمان] توی هتل \"رستوران\" دریک رستوران شام خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And now Chelsea is off to some equally ritzy college.
[ترجمه گوگل]و حالا چلسی به یک کالج به همان اندازه شیک رفته است
[ترجمه ترگمان]و حالا چلسی به یک کالج دانشگاهی نیز تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Living in a ritzy hotel used to be the stuff of fantasy.
[ترجمه گوگل]زندگی در یک هتل شیک قبلاً یک چیز فانتزی بود
[ترجمه ترگمان]زندگی در هتل \"ritzy\" که قبلا در یک هتل \"ritzy\" زندگی می کرد، به نوعی فانتزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Still, the ritzy Back Bay has come roaring back, with historic row houses selling in the millions again.
[ترجمه گوگل]با این حال، خلیج شیک و شیک بازگشته است و خانه‌های ردیفی تاریخی دوباره میلیون‌ها نفر به فروش می‌رسند
[ترجمه ترگمان]با این حال، خلیج ritzy به عقب برگشته با خانه های ردیفی تاریخی که میلیون ها نفر را به فروش می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A ritzy doctor rents a room in a dump like this?
[ترجمه گوگل]یک دکتر شیطون یک اتاق در زباله دانی به این شکل اجاره می کند؟
[ترجمه ترگمان]یه دکتر مشروب خوری رو تو یه آشغالدونی مثل این اجاره میده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I don't know, Evan. This place looks pretty ritzy.
[ترجمه گوگل]نمی دانم ایوان این مکان بسیار شیک به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]\"نمیدونم،\" ایوان اینجا خیلی شیک به نظر میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All galleries look ritzy, but sometimes you can find a good buy.
[ترجمه گوگل]همه گالری ها شیک به نظر می رسند، اما گاهی اوقات می توانید یک خرید خوب پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]همه تالارها رو به رو هستند، اما گاهی شما می توانید یک خرید خوب پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A: We went to this ritzy Greek restaurant.
[ترجمه گوگل]پاسخ: ما به این رستوران یونانی شیک رفتیم
[ترجمه ترگمان]پاسخ: ما به رستوران یونانی ritzy رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wow! What a ritzy outfit!
[ترجمه گوگل]وای! چه لباس شیکی!
[ترجمه ترگمان]! وای! عجب لباسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pity it backfired during the lucky draw at Edinburgh's ritzy Prestonfield House Hotel recently.
[ترجمه گوگل]حیف که در طول قرعه کشی خوش شانس اخیراً در هتل شیک پرستونفیلد هاوس ادینبورگ نتیجه معکوس داد
[ترجمه ترگمان]حیف که اخیرا در طی قرعه کشی انجام شده در هتل ritzy Prestonfield در ادینبورگ نتیجه معکوس گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He prefers to stay at home with his wife and two children, shunning ritzy Hollywood parties.
[ترجمه گوگل]او ترجیح می دهد با همسر و دو فرزندش در خانه بماند و از مهمانی های هالیوودی پرهیز کند
[ترجمه ترگمان]او ترجیح می دهد با همسر و دو فرزندش در خانه بماند و از ritzy های هالیوودی دوری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Having met her just that once, she was so sparky and ritzy.
[ترجمه گوگل]او که فقط یک بار او را ملاقات کرده بود، بسیار درخشان و شیک بود
[ترجمه ترگمان]فقط یک بار با او آشنا شده بود که خیلی شیک و شیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیک پوش (صفت)
ritzy

خیلی شیک (صفت)
nobby, ritzy

انگلیسی به انگلیسی

• classy, luxurious, stylish, elegant

پیشنهاد کاربران

مثال؛
They hosted their wedding at a ritzy hotel, complete with a gourmet menu and live orchestra.
A travel magazine might recommend a ritzy vacation destination with upscale resorts and Michelin - starred restaurants.
...
[مشاهده متن کامل]

In a real estate listing, a property might be described as “a ritzy penthouse with panoramic city views. ”

گران و مجلل
پر زرق و برق. شیک
This is a real ritzy car.

بپرس