riskiness


مخاطره میزی، بیم زیان، عدم نزاکت

جمله های نمونه

1. Small town banks have to assess the relative riskiness of their loans.
[ترجمه گوگل]بانک های شهرهای کوچک باید ریسک نسبی وام های خود را ارزیابی کنند
[ترجمه ترگمان]بانک های کوچک شهر باید وام های نسبی وام های خود را ارزیابی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Small town banks have to assess the relative riskiness of their.
[ترجمه گوگل]بانک های شهرهای کوچک باید ریسک نسبی خود را ارزیابی کنند
[ترجمه ترگمان]بانک های کوچک شهر باید the نسبی خود را ارزیابی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He also underlines further the riskiness of the Yamamoto plan, pointing to the high vulnerability of carriers to air attack.
[ترجمه گوگل]او همچنین بر خطرناک بودن طرح یاماموتو تاکید می کند و به آسیب پذیری بالای ناوهای حامل در برابر حملات هوایی اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]او همچنین بر اهمیت برنامه Yamamoto تاکید می کند و به آسیب پذیری بالای ناوه ای هواپیمابر در معرض حمله هوایی اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As they do, the riskiness of the system steadily increases.
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها انجام می دهند، خطرپذیری سیستم به طور پیوسته افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]همانطور که آن ها انجام می دهند، riskiness سیستم به طور پیوسته افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Small town banks have to assess the relative riskiness of threir loans.
[ترجمه گوگل]بانک‌های شهرهای کوچک باید ریسک نسبی وام‌های سه‌گانه را ارزیابی کنند
[ترجمه ترگمان]بانک های کوچک شهر باید the نسبی وام های threir را ارزیابی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But, largely for that very reason, assets do vary in both their expected returns and their riskiness.
[ترجمه گوگل]اما عمدتاً به همین دلیل، دارایی ها هم از نظر بازده مورد انتظار و هم از نظر ریسک متفاوت هستند
[ترجمه ترگمان]اما، عمدتا به همین دلیل، دارایی ها در هر دو بازده مورد انتظار آن ها و riskiness متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thus, the appropriate capitalization rate for any financial asset is a function of the riskiness of the asset.
[ترجمه گوگل]بنابراین، نرخ مناسب سرمایه برای هر دارایی مالی تابعی از ریسک پذیری دارایی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، نرخ سرمایه گذاری مناسب برای هر دارایی مالی تابعی از riskiness دارایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The markets and regulators use ratings to determine the riskiness of an asset.
[ترجمه گوگل]بازارها و رگولاتورها از رتبه بندی برای تعیین ریسک یک دارایی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]بازارها و قانونگذاران از درجه بندی برای تعیین ارزش دارایی یک دارایی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dangerousness, perilousness, hazardousness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : risk
✅️ اسم ( noun ) : risk / riskiness
✅️ صفت ( adjective ) : risky
✅️ قید ( adverb ) : riskily
ریسک پذیری

بپرس