rising prices

جمله های نمونه

1. Rising prices are driving our customers away.
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت ها مشتریان ما را از خود دور می کند
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت ها مشتریان ما را فراری می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rising prices are scaring off many potential customers.
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت ها بسیاری از مشتریان بالقوه را ترسانده است
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت ها بسیاری از مشتریان احتمالی را ترساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rising prices are scaring customers off.
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت ها مشتریان را می ترساند
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت ها، ترساندن مشتریان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rising prices are the result of the recent rash of strikes in the steel industry.
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت ها نتیجه اعتصابات اخیر در صنعت فولاد است
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت ها نتیجه حملات اخیر در صنعت فولاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rising prices neutralize increased wages.
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت ها افزایش دستمزدها را خنثی می کند
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت ها، افزایش دستمزدها را خنثی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Government countermeasures against rising prices.
[ترجمه گوگل]اقدامات متقابل دولت در برابر افزایش قیمت ها
[ترجمه ترگمان]اقدامات متقابل دولت علیه افزایش قیمت ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Workers observe rising prices and demand compensation in the form of higher wages, which creates a vicious cycle of more inflation and more wage demands.
[ترجمه گوگل]کارگران افزایش قیمت‌ها را مشاهده می‌کنند و خواهان غرامت در قالب دستمزدهای بالاتر هستند که باعث ایجاد چرخه معیوب تورم بیشتر و تقاضای دستمزد بیشتر می‌شود
[ترجمه ترگمان]کارگران شاهد افزایش قیمت و تقاضای غرامت به شکل دستمزدهای بالاتر هستند که یک چرخه معیوب از تورم بیشتر و تقاضای دست مزد بیشتر ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An excess of investment over saving means rising prices, and vice versa.
[ترجمه گوگل]بیش از حد سرمایه گذاری بر پس انداز به معنای افزایش قیمت است و بالعکس
[ترجمه ترگمان]مازاد سرمایه گذاری بر روی صرفه جویی به معنی افزایش قیمت ها و بالعکس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rising prices for consumer goods pinch the pocketbooks of workers'families.
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت کالاهای مصرفی جیب خانواده های کارگری را به هم می زند
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت کالاهای مصرفی برای مصرف کنندگان خانواده های کارگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. High demand and rising prices for whale oil spurred a search for and investment in the 19th-century version of alternative energy.
[ترجمه گوگل]تقاضای بالا و افزایش قیمت‌ها برای روغن نهنگ، جستجو و سرمایه‌گذاری در نسخه قرن نوزدهمی انرژی جایگزین را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]تقاضای بالا و افزایش قیمت نفت در قرن ۱۹ باعث تشویق و سرمایه گذاری در نسخه قرن ۱۹ انرژی جایگزین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When asked to explain where all the money had gone,father pointed to the rising prices.
[ترجمه گوگل]وقتی از پدر خواسته شد توضیح دهد که این همه پول کجا رفته است، پدر به افزایش قیمت ها اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از او خواسته شد توضیح دهد که همه پول کجا رفته است، پدر به قیمت های فزاینده اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Labour Party swept in on a tide of discontent over rising prices.
[ترجمه گوگل]حزب کارگر موجی از نارضایتی از افزایش قیمت ها را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر با موجی از نارضایتی رو به افزایش قیمت ها غلبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The government are hatching out a new plan to deal with rising prices.
[ترجمه گوگل]دولت در حال تدوین طرح جدیدی برای مقابله با افزایش قیمت ها است
[ترجمه ترگمان]دولت طرح جدیدی را برای رسیدگی به قیمت رو به افزایش در سر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Labour Party swept into on a tide of discontent over rising prices.
[ترجمه گوگل]حزب کارگر به دلیل افزایش قیمت ها موجی از نارضایتی را در بر گرفت
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر به موجی از نارضایتی بر سر افزایش قیمت ها غلبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• making more expensive, making prices higher

پیشنهاد کاربران

بپرس