risen

/ˈrɪzn̩//ˈrɪzn̩/

برخاسته، طلوع کرده

جمله های نمونه

1. prices have risen astronomically
قیمت ها به طور نجومی بالا رفته اند.

2. the tree has risen to an unusual height
درخت به ارتفاع خارق العاده ای رسیده است.

3. their wars had risen out of blind nationalism
جنگ های آنها از ملیت گرایی کورکورانه سرچشمه گرفته بود.

4. Burglaries in the area have risen by 5%.
[ترجمه عارفه] سرقت از منازل در این منطقه ٥ درصد افزایش یافته است
|
[ترجمه گوگل]سرقت در این منطقه 5 درصد افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]بارش باران در این ناحیه ۵ درصد افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bake them in a warm oven until risen and golden brown.
[ترجمه گوگل]آنها را در فر گرم بپزید تا ور بیایند و طلایی شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها را در یک کوره گرم قرار دهید تا این که قهوه ای بلند و طلایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Prices have risen sharply over the last few months.
[ترجمه گوگل]قیمت ها در چند ماه گذشته به شدت افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]قیمت ها تا چند ماه دیگر بالا رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Annual consumption of wine has risen from five to eleven litres per head.
[ترجمه گوگل]مصرف سالانه شراب از پنج لیتر به یازده لیتر در هر سر رسیده است
[ترجمه ترگمان]مصرف سالانه شراب از ۵ تا ۱۱ لیتر در هر راس افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The moon has risen above the horizon.
[ترجمه گوگل]ماه بر فراز افق طلوع کرده است
[ترجمه ترگمان]ماه بالاتر از افق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mortgage defaults have risen in the last year.
[ترجمه گوگل]معوقات وام مسکن در سال گذشته افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]defaults وام مسکن در سال گذشته افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the middle to high latitudes rainfall has risen steadily over the last 20-30 years.
[ترجمه گوگل]در عرض های جغرافیایی متوسط ​​به بالا، بارندگی به طور پیوسته طی 20 تا 30 سال گذشته افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]بارش باران در عرض های جغرافیایی بالا به طور یکنواخت در طول ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The number of deaths has risen to more than two dozen.
[ترجمه گوگل]تعداد کشته شدگان به بیش از دو ده افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]تعداد مرگ بیشتر از دو جین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Industrial production has risen by 0. 5% since November.
[ترجمه گوگل]تولید صنعتی از نوامبر 0 5 درصد افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]تولید صنعتی ۰ ۵ % از نوامبر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The death toll has risen to 8
[ترجمه گوگل]تعداد کشته شدگان به 8 نفر رسیده است
[ترجمه ترگمان]تعداد کشته ها به ۸ تن رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sun has risen above the horizon.
[ترجمه گوگل]خورشید از افق طلوع کرده است
[ترجمه ترگمان]خورشید از افق بالا آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The burden of taxation has risen considerably.
[ترجمه گوگل]بار مالیات به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]بار مالیاتی به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• risen is the past participle of rise.

پیشنهاد کاربران

Target man
میدونید یعنی چی؟؟!!!!
در فوتبال به بازیکن که خلاص کنندست فینیشر گفته میشه
Nunis is a good target man
نونیز خلاص کننده ی خوبیه
Liverpool پرچم بالا. . . . ،
ظهور
قسمت سوم فعل RISE
ریزِن
رستاخیز
طلوع کرده، برخاسته
بالا امدن
افزایش
برخاستن
افزایش یافتن
بالا آمدن

بپرس