ripsnorter


(امریکا - خودمانی - شخص یا چیز) بسیار فعال، بزن بهادر، نا آرام، پرتکاپو، تلاش آمیز، چیز فوق العاده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: ripsnorting (adj.)
• : تعریف: (informal) something that is outstanding in excitement, strength, violence, or the like.

- a ripsnorter of a summer storm
[ترجمه گوگل] ریپسنورتر طوفان تابستانی
[ترجمه ترگمان] طوفانی از توفان تابستانی،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Ripsnorter /ˈrɪpˈsnɔrtər/ ( n - slang ) – meaning: a person or thing noted for intensity or excellence.
چیزی یا شخصی که فوق العاده است؛ محشر؛ خارق العاده؛ آس؛ ممتاز؛ معرکه؛ عالی؛ آخرش
Example 1: 👇
...
[مشاهده متن کامل]

She’s a ripsnorter of a performer, captivating the audience with her incredible talent and stage presence.
او یک مجری فوق العاده است که تماشاگران را با استعداد باورنکردنی و حضور صحنه ای خود مجذوب خود می کند.
Example 2: 👇
Their vacation was a ripsnorter, filled with adventure, stunning scenery, and unforgettable experiences.
تعطیلاتشان معرکه بود، پر از ماجراجویی، مناظر خیره کننده و تجربیات فراموش نشدنی بود.
Example 3: 👇
All the ingredients are there for a ripsnorter of a clash for the supporters who have got tickets for the game.
همه ی عوامل لازمِ یک درگیریِ محشر برای هوادارانی که بلیت بازی را گرفته اند وجود دارد.
Example 4: 👇
Another ripsnorter for the Jon Stewart highlights reel, this time on gun control.
یکی دیگر از اجراهای کوتاه از برگزیده هایِ عالی جان استوارت در مورد کنترل اسلحه است.
Example 5: 👇
Making all that happen is a savvy script that sticks to the truth only when it needs to and an actress who gives a gleeful, ripsnorter of a performance.
ساختن همه این اتفاقات، هم به یک فیلمنامه هوشمندانه نیاز دارد که فقط در مواقع لزوم منطبق با واقعیت باشد و هم به بازیگری نیاز داردکه یک اجرای شاد و پرشور ِ آس ارائه دهد.
Example 6: 👇
He endowed the ripsnorter tradition with a sense of tragedy and then, to compound the irony, turned the gentleman's high enjoyments into farce and burlesque.
او به سنت ممتاز حس تراژدی بخشید و سپس، برای تشدید کنایه، لذت های عالی اشراف زاده را به مسخره و هجو تبدیل کرد.

ripsnorter
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/ripsnorter

بپرس