ripples

جمله های نمونه

1. slight ripples on the surface of the metal
موج های خفیف بر سطح فلز

2. iraj threw stones in the lake and watched the ripples
ایرج در دریاچه سنگ انداخت و امواج کوچک را تماشا کرد.

انگلیسی به انگلیسی

• consequences, series of repercussions

پیشنهاد کاربران

بپرس