عبارت **"rip off the band - aid"** یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنای **انجام سریع و قاطعانه یک کار دردناک یا ناخوشایند برای کاهش مدت زمان ناراحتی یا ترس مرتبط با آن** می باشد.
- این اصطلاح از تجربه ی کندن سریع چسب زخم ( Band - Aid که نام تجاری یک نوع چسب زخم است ) گرفته شده است؛ وقتی چسب زخم را سریع می کنید، درد لحظه ای بیشتر است اما زودتر تمام می شود.
... [مشاهده متن کامل]
- به همین ترتیب، وقتی می گوییم *rip off the band - aid* یعنی بهتر است یک کار سخت یا ناخوشایند را سریع و بدون تعلل انجام دهیم تا درد یا ناراحتی آن کمتر طول بکشد.
- این عبارت معمولاً در موقعیت هایی به کار می رود که لازم است یک حقیقت تلخ، تصمیم سخت یا تغییر ناخواسته به سرعت و مستقیم مطرح یا انجام شود.
- - -
## معادل های فارسی
- سریع و قاطعانه انجام دادن کار سخت
- زود تمام کردن کار ناخوشایند
- درد را سریع تر تحمل کردن
- �چسب زخم را سریع کندن� ( معادل تحت اللفظی )
- - -
## مثال ها
- *Rather than dragging it out, she decided to rip off the band - aid and have a candid conversation about the issue. *
( به جای کش دادن موضوع، تصمیم گرفت سریع کار سخت را انجام دهد و صادقانه درباره مشکل صحبت کند. )
- *He knew he had to rip off the band - aid and make the difficult decision to cut costs in the company. *
( می دانست باید سریع تصمیم سخت کاهش هزینه ها را بگیرد. )
- *Procrastinating would only make things worse, so they chose to rip off the band - aid and deal with the problem promptly. *
( به تعویق انداختن فقط اوضاع را بدتر می کرد، بنابراین تصمیم گرفتند سریع مشکل را حل کنند. )
- این اصطلاح از تجربه ی کندن سریع چسب زخم ( Band - Aid که نام تجاری یک نوع چسب زخم است ) گرفته شده است؛ وقتی چسب زخم را سریع می کنید، درد لحظه ای بیشتر است اما زودتر تمام می شود.
... [مشاهده متن کامل]
- به همین ترتیب، وقتی می گوییم *rip off the band - aid* یعنی بهتر است یک کار سخت یا ناخوشایند را سریع و بدون تعلل انجام دهیم تا درد یا ناراحتی آن کمتر طول بکشد.
- این عبارت معمولاً در موقعیت هایی به کار می رود که لازم است یک حقیقت تلخ، تصمیم سخت یا تغییر ناخواسته به سرعت و مستقیم مطرح یا انجام شود.
- - -
## معادل های فارسی
- سریع و قاطعانه انجام دادن کار سخت
- زود تمام کردن کار ناخوشایند
- درد را سریع تر تحمل کردن
- �چسب زخم را سریع کندن� ( معادل تحت اللفظی )
- - -
## مثال ها
( به جای کش دادن موضوع، تصمیم گرفت سریع کار سخت را انجام دهد و صادقانه درباره مشکل صحبت کند. )
( می دانست باید سریع تصمیم سخت کاهش هزینه ها را بگیرد. )
( به تعویق انداختن فقط اوضاع را بدتر می کرد، بنابراین تصمیم گرفتند سریع مشکل را حل کنند. )