rip down

پیشنهاد کاربران

- پایین کشیدن چیزی با خشونت و به صورت تحکم آمیز ( مثلاً پوستر، تابلوی نقاشی، پرچم و . . )
- خراب کردن و با خاک یکسان کردن یک چیز بزرگ ( مثل ساختمان، مجسمه )
Rip down wall, خراب کردن دیوار
to remove something quickly and violently using your hands.
example: he ripped down his clothes and dove into the pool.
انجام سریع و داوطلبانه یک کار

بپرس