rink

/ˈrɪŋk//rɪŋk/

معنی: میدان یخ بازی، یخ بازی کردن
معانی دیگر: پیست پاتیناژ، محوطه ی هاکی، میدان ی  بازی، سرخوری روی ی، سلحشور، درمیدان ی بازی ی  بازی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a smooth surface of ice used for ice skating or ice hockey.

- He slipped on the ice as soon as he got out onto the rink.
[ترجمه گوگل] به محض اینکه به داخل زمین رفت روی یخ لیز خورد
[ترجمه ترگمان] به محض اینکه از زمین بیرون آمد روی یخ لیز خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a smooth wood surface used for roller skating.

- Let's just skate around the rink a few more times.
[ترجمه گوگل] بیایید چند بار دیگر در اطراف زمین اسکیت بچرخیم
[ترجمه ترگمان] بذار چند بار دیگه روی زمین اسکیت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a building in which either of such surfaces is enclosed.

- We can get hot chocolate at the rink after we skate.
[ترجمه گوگل] بعد از اینکه اسکیت می‌زنیم، می‌توانیم در پیست بازی، شکلات داغ تهیه کنیم
[ترجمه ترگمان] بعد از اینکه اسکیت می کنیم میتونیم شکلات داغ بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He skated a figure of 8 in the rink.
[ترجمه گوگل]او یک عدد 8 را در پیست اسکیت کرد
[ترجمه ترگمان]او یک هیکل ۸ در زمین اسکیت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An ice rink needs to be completely flat.
[ترجمه گوگل]یک پیست یخ باید کاملاً مسطح باشد
[ترجمه ترگمان]یک رینک یخ برای کاملا تخت نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The other skaters were ordered off the rink.
[ترجمه گوگل]به سایر اسکیت بازان دستور داده شد از پیست خارج شوند
[ترجمه ترگمان]یکی از اسکیت بازان دیگر از روی زمین سفارش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He skated a figure of eight in the rink.
[ترجمه گوگل]او یک عدد هشت را در پیست اسکیت کرد
[ترجمه ترگمان]یکی از هشت تا روی زمین سرسره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Skating on the skating rink is good fun.
[ترجمه گوگل]اسکیت کردن در پیست اسکیت سرگرم کننده خوبی است
[ترجمه ترگمان]skating روی زمین اسکیت بازی خوبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. West Lake, an outdoor ice-skating rink, attracts skaters during the day and night.
[ترجمه گوگل]وست لیک، یک پیست اسکیت روی یخ در فضای باز، اسکیت بازان را در طول روز و شب به خود جذب می کند
[ترجمه ترگمان]اسکیت روی یخ در کنار دریاچه غربی اسکیت بازان را در طول روز و شب به خود جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The road was like a skating rink .
[ترجمه گوگل]جاده مثل پیست اسکیت بود
[ترجمه ترگمان]جاده مثل زمین اسکیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He skated the length of the rink without stopping.
[ترجمه گوگل]او درازای پیست را بدون توقف اسکیت کرد
[ترجمه ترگمان]او بدون توقف روی زمین اسکیت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A fight exploded at the roller-skating rink last Friday.
[ترجمه گوگل]جمعه گذشته یک دعوا در زمین اسکیت غلتکی منفجر شد
[ترجمه ترگمان]یک درگیری در روز جمعه گذشته در سالن هاکی روی یخ آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rudakov made an ice rink of the floor of his punishment cell.
[ترجمه گوگل]روداکف کف سلول تنبیهی خود را یک زمین یخ ساخت
[ترجمه ترگمان]Rudakov روی کف سلول of یخ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All three have seen serious action on the rink.
[ترجمه گوگل]هر سه شاهد اقدامات جدی در پیست بوده اند
[ترجمه ترگمان]هر سه روی زمین بازی جدی دیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. David Bouldry, who was at the rink because of a complaint of overcrowding.
[ترجمه گوگل]دیوید بولدری که به دلیل شکایت از ازدحام بیش از حد در پیست بازی بود
[ترجمه ترگمان]دیوید Bouldry، که به دلیل شکایت از ازدحام در آیس رینک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The rink was on two levels and had an Alpine atmosphere to it with pine trees and the snowflake effects.
[ترجمه گوگل]این پیست در دو سطح بود و فضایی آلپ با درختان کاج و جلوه های دانه های برف داشت
[ترجمه ترگمان]آیس رینک در دو سطح بود و فضای آلپاین برای آن با درختان کاج و اثرات دانه برف داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On this cold night, the skating rink was a carnival.
[ترجمه گوگل]در این شب سرد، پیست اسکیت کارناوال بود
[ترجمه ترگمان]در این شب سرد، زمین اسکیت بازی یک کارناوال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میدان یخ بازی (اسم)
rink

یخ بازی کردن (فعل)
rink

انگلیسی به انگلیسی

• ice surface for ice skating and other sports; wooden surface for rollerskating; skating arena; designated area on which a game is played
a rink is a large area, usually indoors, where people go to skate.

پیشنهاد کاربران

میدان
{پاتیناژ و اسکیت بازی} پیست
مثال:
In the winter, the area behind the library is made into an ice - skating rink.
در زمستان فضای پشت کتابخانه به پیست سکیت روی یخ تبدیل می شود.
پیست اسکیت روی یخ
rink ( ورزش )
واژه مصوب: یخ سُرگاه
تعریف: میدان پوشیده از یخ در ورزش های یخ سُری و هاکی روی یخ و یخ سنگ
زمین بازی یخی برای هاکی
بازی یخی
زمین هاکی
یخ بازی کردن

بپرس