ringlet

/ˈrɪŋlɪt//ˈrɪŋlɪt/

معنی: طره، کلاله، جعد موی، حلقه زلف، انگشتری کوچک
معانی دیگر: دایره یا حلقه ی کوچک، غلحه، چنبرچه، طوقچه، پرهونچه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: ringleted (adj.)
• : تعریف: a curly lock of hair.
مشابه: lock

جمله های نمونه

1. Her hair hung about her shoulders in ringlets.
[ترجمه گوگل]موهایش به صورت حلقه ای از روی شانه هایش آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان]موهایش در حلقه های موهایش آویخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His hair, in long, effeminate ringlets, was barley-fair, like Oliver's.
[ترجمه گوگل]موهای او، با حلقه‌های بلند و زنانه، مانند موهای الیور، مثل موهایش سفید بود
[ترجمه ترگمان]موهای او، موهای بلند و زنانه، جو نسبتا زیبا بود، درست مثل الیور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Beatrice is a typical Botticelli beauty, all ringlets, long fingers, too much drapery.
[ترجمه گوگل]بئاتریس یک زیبایی معمولی بوتیچلی است، تمام حلقه‌ها، انگشتان بلند، پارچه‌های بیش از حد
[ترجمه ترگمان]بئاتریس بسیار زیبا و جذاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Here were the ringlets, framing a face of exquisite symmetry.
[ترجمه گوگل]حلقه‌ها در اینجا بودند که چهره‌ای از تقارن بدیع را قاب می‌کردند
[ترجمه ترگمان]در این میان، حلقه های زلف، درست صورت یک چهره زیبا و زیبا را زینت داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But beneath the cascading ringlets and whacky fur hats, there was undiluted vintage Gaultier tailoring.
[ترجمه گوگل]اما در زیر حلقه‌های آبشاری و کلاه‌های خز خزدار، خیاطی قدیمی گوتیه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]اما در زیر حلقه های زلف و کلاه پوست خز و کلاه های پوستی که در آن نصب شده بودند، نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A swarthy fellow with ringlets was taking a slash at her with a heavy cutlass.
[ترجمه گوگل]یک هموطنان تندرو با حلقه‌های حلقه‌ای با یک برش سنگین به او ضربه می‌زد
[ترجمه ترگمان]یک مرد سبزه با موهای مجعد با دشنه سنگین به او ضربه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He had shoulder-length, gleaming black ringlets of hair, a pointy beard, and wore a tailcoat.
[ترجمه گوگل]حلقه‌های موی سیاه و براق تا شانه‌ها، ریش‌های نوک تیز و دمپایی داشت
[ترجمه ترگمان]موهای بلند و درازی داشت و موهای سیاه براقش، ریش نوک تیزی داشت و یک کت رسمی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her dark hair fell loose in ringlets, in the fashion of the time.
[ترجمه گوگل]موهای تیره‌اش، به مد روز، حلقه‌های حلقه‌دار می‌ریختند
[ترجمه ترگمان]موهای سیاهش به صورت حلقه های زلف پریشان شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her hair would have been worn in ringlets, or perhaps plaited and held in place with decorative pins.
[ترجمه گوگل]موهای او را می‌توانست حلقه‌های حلقه‌ای می‌پوشاند، یا شاید بافته می‌شد و با سنجاق‌های تزئینی در جای خود نگه می‌داشت
[ترجمه ترگمان]موهایش به شکل حلقه هایی، یا شاید هم بافته شده بودند و با سنجاق تزیینی سر جایشان قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Miranda Panda stands to my right, wearing a store-bought dress, her hair arranged in perfect ringlets.
[ترجمه گوگل]میراندا پاندا در سمت راست من ایستاده است، لباسی به تن دارد که از فروشگاه خریداری شده است، موهایش را به صورت حلقه‌های عالی مرتب کرده است
[ترجمه ترگمان]میراندا پاندا به سمت راست من می ایستد و لباس خریده، موهایش را به صورت حلقه های عالی مرتب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His hair, mingled black and blond, fell in Italianate profusion, knotted ringlets to his shoulders.
[ترجمه گوگل]موهایش که مشکی و بلوند در هم آمیخته بود، با انبوهی ایتالیایی ریخته بود، حلقه‌های گره‌ای به شانه‌هایش می‌زد
[ترجمه ترگمان]موهایش با موهای سیاه و بور و موهای انبوه و گره خورده به شانه هایش ریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Afterwards she combed out long gray curls which turned into ringlets in the sun.
[ترجمه گوگل]سپس فرهای طوسی بلندی را شانه زد که در زیر نور خورشید به حلقه هایی تبدیل شدند
[ترجمه ترگمان]بعد موهای بلند و خاکستری رنگی را که به صورت حلقه های موی زیر آفتاب روشن شده بود، شانه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She donned her white dress, the wig of blonde ringlets, and began to put on her make-up.
[ترجمه گوگل]لباس سفیدش را پوشید، کلاه گیس حلقه‌های بلوند، و شروع کرد به آرایش کردن
[ترجمه ترگمان]لباس سفیدش را پوشید، کلاه گیس بلوند زلف بلوند و شروع به پوشیدن لباس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'd like to talk about my hair, before was straight, right now is ringlet.
[ترجمه گوگل]من می خواهم در مورد موهای من صحبت کنم، قبل از صاف بود، در حال حاضر ringlet است
[ترجمه ترگمان]دوست دارم در مورد موهام حرف بزنم، قبل از اینکه صاف باشه، الان حلقه زلف منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طره (اسم)
brink, end, crest, extremity, tuft, edging, brim, tress, lock of hair, ringlet

کلاله (اسم)
crest, stigma, tuft, tussock, ringlet

جعد موی (اسم)
lock of hair, curl, crimp, ringlet

حلقه زلف (اسم)
ringlet

انگشتری کوچک (اسم)
ringlet

انگلیسی به انگلیسی

• small ring, small circle; long curled lock of hair
ringlets are long, loose curls of hair that hang down.

پیشنهاد کاربران

بپرس