ringer

/ˈrɪŋər//ˈrɪŋə/

(در بازی نعل افکنی به میخ) اصابت به هدف، پرتاب موفقیت آمیز، (شخص یا اسباب) زنگ زن، ناقوس زن، (اسب یا شخص که به طور تقلبی به جای دیگری وارد مسابقه شود) بازیکن قلابی، دونده ی غیر مجاز، جانشین، طنین انداز، زنگ زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or thing that surrounds, esp. a horseshoe tossed over a stake in an outdoor game.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or thing that rings or causes a bell to ring.

(2) تعریف: an illegal contestant, entered secretly.

(3) تعریف: a person or thing appearing to be identical to another.
مشابه: double, likeness

- The stranger was a ringer for my brother.
[ترجمه گوگل] مرد غریبه زنگ برادرم بود
[ترجمه ترگمان] غریبه یه سیب نصف شده برای برادرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He's a dead ringer for Bono from U
[ترجمه گوگل]او یک زنگ مرده برای بونو از U است
[ترجمه ترگمان]او یک عمل جراحی تمام عیار برای بونو از U است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's a dead ringer for a girl I used to know.
[ترجمه گوگل]او یک زنگ مرده برای دختری است که قبلا می شناختم
[ترجمه ترگمان]اون سیب نصف شده برای دختری که قبلا می شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dave's a dead ringer for Paul McCartney.
[ترجمه گوگل]دیو یک زنگ مرده برای پل مک کارتنی است
[ترجمه ترگمان]دیو یک سیب نصف شده برای پائول مک کارتنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Turn down the ringer on your phone.
[ترجمه گوگل]زنگ گوشی خود را کم کنید
[ترجمه ترگمان] گوشیت رو خاموش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In profile, he's an absolute ringer for the cricketer Ian Botham - moustache and all.
[ترجمه گوگل]در نمایه، او یک رینگر مطلق برای بازیکن کریکت یان بوتهام است - سبیل و همه چیز
[ترجمه ترگمان]در نیم رخ، یک سیب نصف بازی کریکت ایان Botham و همه چیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And how could the bell ringer run undetected across the Tower to arrange Mowbray's fall?
[ترجمه گوگل]و چگونه زنگ‌زن می‌تواند بدون شناسایی در سراسر برج بدود تا سقوط موبری را ترتیب دهد؟
[ترجمه ترگمان]و چطور می توانست زنگ خطر را از برج بیرون بکشد تا سقوط s را مرتب کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now ringer accumulates points, occupies the group high first.
[ترجمه گوگل]اکنون رینگر امتیاز جمع می کند، اول گروه را در بالاترین سطح اشغال می کند
[ترجمه ترگمان]در این قسمت، در درجه اول این گروه را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In his family, everybody used to be bell ringer!
[ترجمه گوگل]در خانواده اش همه زنگوله بودند!
[ترجمه ترگمان]! توی خانواده - ش، همه زنگ میزنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Typical applications are telephone ringer frames and card racks.
[ترجمه گوگل]کاربردهای معمولی قاب های زنگ تلفن و قفسه های کارت هستند
[ترجمه ترگمان]برنامه های کاربردی معمول frames تلفن و racks کارت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That man is a ringer for so - and - so.
[ترجمه گوگل]آن مرد زنگی برای فلانی است
[ترجمه ترگمان]اون مرد یه سیب نصف - ه و - خب -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oh my God, your boyfriend dead ringer for Tom Cruise!
[ترجمه گوگل]اوه خدای من، دوست پسرت رینگر مرده برای تام کروز!
[ترجمه ترگمان]اوه خدای من، دوست پسرت به خاطر تام کروز مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The result discovered that originally ringer takes for Lieangnuofu Soviet leader Brezhnev.
[ترجمه گوگل]در نتیجه مشخص شد که رینگر در اصل برای برژنف، رهبر شوروی لیانگ نوفو می خواهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه این تحقیق نشان داد که در اصل، نیاز به رهبری (Lieangnuofu)رهبر اتحاد جماهیر شوروی (برژنف)(برژنف)رهبر شوروی (برژنف)به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I heard he was a dead ringer for the Eagle.
[ترجمه گوگل]شنیدم که او یک زنگ مرده برای عقاب بود
[ترجمه ترگمان]من شنیدم که اون سیب نصف شده عقاب مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There was one woman who was a real ringer for the Queen.
[ترجمه گوگل]یک زن بود که یک زنگ واقعی برای ملکه بود
[ترجمه ترگمان]یه زنی بود که سیب نصف شده برای ملکه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] طنین انداز - یک طبقه باریک ماسه سنگ ریزدانه، شدیداً سیمانی شده که وقتی که با چکش ضربه زده شود، صدای آشکار پرطنین از خود ساطع می کند.

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that rings
a ringer is a person who rings church bells or hand bells, especially as a hobby.
if you say that someone is a dead ringer for someone else, you mean that they look exactly like the other person; an informal expression.
someone or something that is entered into a competition under false pretences, especially an athlete or an animal, is known as a ringer.

پیشنهاد کاربران

Ringer
تلفظ صحیح که آقای آرش نیا میگن یعنی ماندن و تمایل نداشتن به رفتن
مشابه
کسی که شبیه به فرد دیگریست
dead ringer
مثل سیبی که از وسط نصف شده

بپرس