ringed


تزیین شده با حلقه یا طوقه، حلقه دار، طوقی دار، غلدار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: marked by or having a ring or rings.

- the ringed tail of a lemur
[ترجمه گوگل] دم حلقه ای یک لمور
[ترجمه ترگمان] دم ringed یک میمون lemur بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: surrounded by one or more rings or bands.

- His head was ringed with light.
[ترجمه گوگل] سرش با نور حلقه زده بود
[ترجمه ترگمان] سرش را با نور احاطه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: made of or resembling a ring or rings; ringlike.

جمله های نمونه

1. a ringed dove
کبوتر طوقی

2. hogs are ringed to prevent rooting
برای جلوگیری از کندن ریشه ی گیاهان به (بینی) خوک حلقه می زنند

3. the city is ringed by mountains
شهر توسط کوه احاطه شده است.

4. My native village is ringed with hills.
[ترجمه گوگل]روستای زادگاه من پر از تپه است
[ترجمه ترگمان]دهکده بومی من با تپه های احاطه شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ancient Buddhist temple is ringed around with hills.
[ترجمه گوگل]معبد باستانی بودایی با تپه‌ها احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]معبد بودایی باستانی با تپه های اطراف احاطه شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A high fence ringed the prison camp.
[ترجمه گوگل]حصار بلندی اردوگاه زندان را فرا گرفته بود
[ترجمه ترگمان]یک حصار بلند در اردوگاه زندان تنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The lake was ringed by crusty salt deposits.
[ترجمه گوگل]این دریاچه توسط رسوبات نمکی پوسته‌ای احاطه شده بود
[ترجمه ترگمان]این دریاچه توسط ذخایر نمک تندی احاطه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At that time they were ringed about with enemies.
[ترجمه گوگل]در آن زمان با دشمنان حلقه زده بودند
[ترجمه ترگمان]در آن زمان با دشمنان احاطه شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thousands of people ringed the court building to demand the release of Mr Cox.
[ترجمه گوگل]هزاران نفر برای آزادی آقای کاکس به ساختمان دادگاه زنگ زدند
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر ساختمان دادگاه را محاصره کردند و خواستار آزادی آقای کاکس شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The airfield is ringed with armoured cars.
[ترجمه گوگل]فرودگاه مملو از خودروهای زرهی است
[ترجمه ترگمان]این فرودگاه مجهز به خودروهای زرهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The areas are sealed off and ringed by troops.
[ترجمه گوگل]مناطق محاصره شده و توسط سربازان محاصره شده است
[ترجمه ترگمان]این مناطق توسط نیروهای نظامی محاصره و محاصره شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The city is ringed about with hills.
[ترجمه گوگل]این شهر با تپه ها احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]شهر با تپه های اطراف احاطه شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. More than one hundred police have ringed the area.
[ترجمه گوگل]بیش از صد پلیس منطقه را تحت کنترل خود در آورده اند
[ترجمه ترگمان]بیش از یک صد پلیس منطقه را محاصره کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her eyes were ringed with stiff black lashes.
[ترجمه گوگل]چشمانش با مژه های سیاه و سفت حلقه شده بود
[ترجمه ترگمان]چشمان او با مژه های سیاه پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Thousands of protesters ringed the embassy.
[ترجمه گوگل]هزاران معترض به سفارت زنگ زدند
[ترجمه ترگمان]هزاران معترض سفارت را محاصره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس