ring out

پیشنهاد کاربران

1. ( literal ) چلاندن، فشردن مثلا لباس برای بیرون آوردن مایع
to wring out something ( like clothes ) to remove liquid
🔹 She rang out the wet towel.
او حوله ی خیس را چلاند.
2. ( sound ) با صدای بلند به گوش رسیدن، طنین انداختن
...
[مشاهده متن کامل]

( a sound ) to be heard loudly and clearly
🔹 A gunshot rang out in the night.
صدای شلیک در شب طنین انداخت.
3. ( figurative ) اعلام شدن با صدا یا قدرت زیاد ( مثل آغاز یا پایان چیزی )
to mark or celebrate something loudly or symbolically
🔹 Bells rang out to welcome the New Year.
زنگ ها برای خوشامدگویی به سال نو به صدا درآمدند.
4. ( figurative ) برجسته یا قابل تشخیص بودن یک پیام یا احساس در میان دیگران
( a message, emotion ) to stand out clearly
🔹 Her voice rang out with confidence.
صدایش با اعتماد به نفس طنین انداخت.
chatgpt

طنین انداختن
طنین انداز شدن
در گوش پیچیدن
به گوش رسیدن
1 . طنین انداختن ، طنین انداز شدن
2 . به گوش رسیدن ، شنیده شدن صدای ( چیزی ) بلند شدن
A shot rang out
صدای یک گلوله شنیده شد.
Reference & Source : Mohammadreza Bateni Phrasal verbs English to Persian

بپرس