1. Rigor mortis had already set in.
 [ترجمه گوگل]ریگور مورتیس قبلاً وارد شده بود 
[ترجمه ترگمان]قضیه \"Rigor\" - ه که قبلا براش پاپوش درست کرده 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. Rigor mortis usually sets in between two and four hours after death.
 [ترجمه گوگل]ریگور مورتیس معمولاً بین دو تا چهار ساعت پس از مرگ رخ می دهد 
[ترجمه ترگمان]Rigor معمولا در فاصله دو و چهار ساعت پس از مرگ قرار می گیرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. What was all this about rigor mortis?
4. It did not have a trace of rigor mortis, and was as warm as my own body.
 [ترجمه گوگل]هیچ اثری از سختگیری نداشت و مثل بدن خودم گرم بود 
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ هم هیچ ردی ازش پیدا نکردم و به اندازه بدنم گرم و گرم بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Results The length of sarcomere of rigor mortis without destroy is obviously shorter than that of restiffening.
 [ترجمه گوگل]Results طول سارکومر سختی مورتیس بدون تخریب آشکارا کوتاه تر از مقاوم سازی است 
[ترجمه ترگمان]نتایج طول of بودن دقت بدون از بین بردن از بین بردن، به وضوح کوتاه تر از that است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Eventually, institutional rigor mortis will set in and the cycle will begin again.
 [ترجمه گوگل]در نهایت، سختگیری سازمانی آغاز خواهد شد و چرخه دوباره آغاز خواهد شد 
[ترجمه ترگمان]سرانجام، دقت سازمانی شروع خواهد شد و چرخه دوباره آغاز خواهد شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. All the ladies dig rigor mortis.
 [ترجمه گوگل]همه خانمها در حال حفاری هستند 
[ترجمه ترگمان] همه خانم ها دارن خشک میشن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. This speeds up the onset of rigor mortis by depleting muscle energy (ATP) and rapidly increasing the anaerobic glycolysis that produces lactic acid.
 [ترجمه گوگل]این امر با کاهش انرژی عضلانی (ATP) و افزایش سریع گلیکولیز بی هوازی که اسید لاکتیک تولید می کند، شروع بیماری سختی را تسریع می کند 
[ترجمه ترگمان]این سرعت باعث بالا رفتن شدت دقت توسط انرژی ماهیچه ها (ATP)می شود و به سرعت the بی هوازی را افزایش می دهد که اسید لاکتیک را تولید می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Results The length of sarcomere of rigor mortis without destory is obviously shorter than that of restiffening.
 [ترجمه گوگل]Results طول سارکومر سختی مورتیس بدون دستوری به وضوح کوتاهتر از مقاوم سازی است 
[ترجمه ترگمان]نتایج طول of بودن دقت بدون destory به طور بدیهی کوتاه تر از that است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Early rigor mortis and rapid autolysis indicate the need for prompt necropsy examinations.
 [ترجمه گوگل]سختی اولیه و اتولیز سریع نیاز به معاینات کالبدگشایی سریع را نشان می دهد 
[ترجمه ترگمان]Early اولیه و autolysis سریع نیاز به امتحانات necropsy سریع را نشان می دهند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Rigor mortis gave the heartsick survivor convincing evidence for burial.
 [ترجمه گوگل]ریگور مورتیس شواهد قانعکنندهای برای دفن به بازماندهی دلسوخته داد 
[ترجمه ترگمان]Rigor mortis به بازمانده heartsick مدارک جرم برای دفن را داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. In contrary to rigor mortis, tenderization was promoted by increasing of aging temperature.
 [ترجمه گوگل]برخلاف rigor mortis، نرم شدن با افزایش دمای پیری ترویج شد 
[ترجمه ترگمان]برخلاف دقت mortis، tenderization با افزایش دمای پیری ارتقا یافت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید