صفت ( adjective )
مشتقات: righteously (adv.)
مشتقات: righteously (adv.)
• (1) تعریف: morally upright.
• مترادف: good, honorable, upright, virtuous
• متضاد: corrupt, evil, sinful, unrighteous
• مترادف: good, honorable, upright, virtuous
• متضاد: corrupt, evil, sinful, unrighteous
- They believed their leaders to be righteous men who were above corruption.
[ترجمه گوگل] آنها معتقد بودند که رهبرانشان مردانی صالح و فراتر از فساد هستند
[ترجمه ترگمان] آن ها معتقد بودند که رهبران آن ها انسان های درستکار هستند که بالاتر از فساد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آن ها معتقد بودند که رهبران آن ها انسان های درستکار هستند که بالاتر از فساد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: justifiable or morally right.
• مترادف: good, just, justifiable, moral, virtuous
• متضاد: foul, hideous, unrighteous
• مشابه: defensible, equitable, ethical, fair, legitimate, right, rightful, upright
• مترادف: good, just, justifiable, moral, virtuous
• متضاد: foul, hideous, unrighteous
• مشابه: defensible, equitable, ethical, fair, legitimate, right, rightful, upright
- The strikers acted out of righteous anger.
[ترجمه امیرمحمد] اعتصاب کنندگان از روی خشم به حق عمل کردند|
[ترجمه گوگل] اعتصاب کنندگان از روی خشم درست عمل کردند[ترجمه ترگمان] اعتصاب کنندگان از خشم درست بیرون آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It was an act of disobedience, but a righteous one.
[ترجمه گوگل] این یک عمل نافرمانی بود، اما یک عمل صالح
[ترجمه ترگمان] این عمل نافرمانی بود، اما درستکار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این عمل نافرمانی بود، اما درستکار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: displaying an attitude of moral correctness or virtuousness. (Cf. self-righteous.)
• مترادف: sanctimonious
• مشابه: complacent, goody-goody, pietistic, self-righteous, smug
• مترادف: sanctimonious
• مشابه: complacent, goody-goody, pietistic, self-righteous, smug
- Don't be so righteous; I can see right through you.
[ترجمه گوگل] اینقدر عادل نباش؛ من می توانم درست از طریق تو ببینم
[ترجمه ترگمان] خیلی خوب نباش، من می تونم درست در میان تو ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خیلی خوب نباش، من می تونم درست در میان تو ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید