1. Employment is the direct embodiment of the citizens' right to work.
[ترجمه گوگل]اشتغال تجسم مستقیم حق کار شهروندان است
[ترجمه ترگمان]اشتغال تجسم مستقیم شهروندانی است که حق دارند کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اشتغال تجسم مستقیم شهروندانی است که حق دارند کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Women have a moral right to work without being sexually harassed.
[ترجمه گوگل]زنان حق اخلاقی دارند که بدون آزار و اذیت جنسی کار کنند
[ترجمه ترگمان]زنان حق دارند بدون اینکه از نظر جنسی مورد آزار و اذیت جنسی قرار بگیرند، کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنان حق دارند بدون اینکه از نظر جنسی مورد آزار و اذیت جنسی قرار بگیرند، کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A glider pilot who's just won the right to work as an instructor, teaching others the beauty of unpowered flying.
[ترجمه گوگل]یک خلبان گلایدر که به تازگی حق کار به عنوان مربی را به دست آورده و زیبایی پرواز بدون نیرو را به دیگران آموزش می دهد
[ترجمه ترگمان]یک خلبان گلایدر که در حال حاضر حق کار به عنوان مربی را کسب کرده و به دیگران زیبایی of را آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک خلبان گلایدر که در حال حاضر حق کار به عنوان مربی را کسب کرده و به دیگران زیبایی of را آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But he was all right to work with if you knew your job.
[ترجمه گوگل]اما اگر شما شغل خود را بلد بودید می توانست با او کار کند
[ترجمه ترگمان]ولی اگه کارت رو می دونستی، حق با اون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ولی اگه کارت رو می دونستی، حق با اون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The police's right to work includes: the right to get guerdon, the right to rest and take a holiday, the right to be compensated, the right to have special insurance, the right to bet. . .
[ترجمه گوگل]حق کار پلیس عبارت است از: حق نگهبانی، حق استراحت و مرخصی، حق غرامت، حق داشتن بیمه خاص، حق شرط بندی
[ترجمه ترگمان]حق کار پلیس شامل موارد زیر است: حق بدست آوردن پاداش، حق استراحت و گذراندن تعطیلات، حق برخورداری از بیمه ویژه، حق بیمه کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حق کار پلیس شامل موارد زیر است: حق بدست آوردن پاداش، حق استراحت و گذراندن تعطیلات، حق برخورداری از بیمه ویژه، حق بیمه کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mandatory retirement is a brazen infringement on one's right to work.
[ترجمه گوگل]بازنشستگی اجباری نقض وقیحانه حق کار است
[ترجمه ترگمان]بازنشستگی اجباری اجباری اجباری است که حقوق بازنشستگی اجباری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازنشستگی اجباری اجباری اجباری است که حقوق بازنشستگی اجباری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We keep the right to work with our own graphical designer.
[ترجمه گوگل]ما حق کار با طراح گرافیک خود را حفظ می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما حق کار با طراح گرافیکی خود را داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما حق کار با طراح گرافیکی خود را داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Visa exemption does not grant the right to work.
[ترجمه گوگل]معافیت ویزا حق کار را نمی دهد
[ترجمه ترگمان]معافیت ویزا حق کار کردن را به شما اعطا نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معافیت ویزا حق کار کردن را به شما اعطا نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Every citizen should have the right to work and to get payment.
[ترجمه گوگل]هر شهروندی باید حق کار و دریافت حقوق داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هر شهروندی باید حق کار و پرداخت پول داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر شهروندی باید حق کار و پرداخت پول داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The right to work is a basic right of the citizens.
[ترجمه گوگل]حق کار از حقوق اساسی شهروندان است
[ترجمه ترگمان]حق کار، حق اساسی شهروندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حق کار، حق اساسی شهروندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The people of Liverpool demand the right to work.
[ترجمه گوگل]مردم لیورپول خواستار حق کار هستند
[ترجمه ترگمان]مردم لیورپول حق دارند که کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم لیورپول حق دارند که کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The police's right to work includes: the right to get guerdon, the right to rest and take a holiday, the right to be compensated, the right to have special insurance, the right to be trained etc.
[ترجمه گوگل]حق کار پلیس شامل: حق نگهبانی، حق استراحت و مرخصی، حق غرامت، حق داشتن بیمه خاص، حق آموزش و غیره است
[ترجمه ترگمان]حق کار پلیس شامل موارد زیر است: حق بدست آوردن پاداش، حق استراحت و گذراندن تعطیلات، حق برخورداری از بیمه خاص، حق برخورداری از بیمه خاص، حق دسترسی به آموزش و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حق کار پلیس شامل موارد زیر است: حق بدست آوردن پاداش، حق استراحت و گذراندن تعطیلات، حق برخورداری از بیمه خاص، حق برخورداری از بیمه خاص، حق دسترسی به آموزش و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Women as well as men, have the right to work.
[ترجمه گوگل]زنان و مردان حق کار دارند
[ترجمه ترگمان]زنان همانند مردان حق دارند کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنان همانند مردان حق دارند کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Without the right to work, there will be no guarantee for the right to subsistence.
[ترجمه گوگل]بدون حق کار، هیچ تضمینی برای حق امرار معاش وجود نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]بدون حق کار، تضمینی برای حق امرار معاش وجود نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون حق کار، تضمینی برای حق امرار معاش وجود نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید