right off the bat

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: at once; immediately.
مترادف: immediately

جمله های نمونه

1. He said yes right off the bat.
[ترجمه گیسو] همون اول بله رو گفت
|
[ترجمه بی نام] او سریع گفت بله
|
[ترجمه MF7] او فورا گفت بله
|
[ترجمه گوگل]او بلافاصله گفت بله
[ترجمه ترگمان]او گفت بله درست از طرف خفاش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Kay answered right off the bat.
[ترجمه ستاره] کلید همون اول جواب داد
|
[ترجمه شقایق] کی سریعا جواب داد
|
[ترجمه گوگل]کی بلافاصله جواب داد
[ترجمه ترگمان]باشه جواب درست رو از چوب بیسبال جواب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He learned right off the bat that you can't count on anything in this business.
[ترجمه پویا باباحاجیانی] او همون اول یاد گرفت که شما نمی تونی رو هیچ چیزی تو تجارت حساب کنی
|
[ترجمه گوگل]او از همان ابتدا یاد گرفت که نمی توان روی هیچ چیز در این تجارت حساب کرد
[ترجمه ترگمان]اون درست از چوب بیس یاد گرفت که تو در این کار نمی تونی روی هر چیزی حساب کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I could see right off the bat that there were going to be problems.
[ترجمه شقایق] من میتونستم سریع ببینم که قراره مشکلاتی وجود داشته باشه
|
[ترجمه گوگل]از همان ابتدا می توانستم متوجه شوم که مشکلاتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]می توانستم درست بیرون از خفاش که قرار بود مشکلاتی وجود داشته باشد را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At least not right off the bat.
[ترجمه شقایق] حداقل نه به این سرعت
|
[ترجمه گوگل]حداقل نه از همان ابتدا
[ترجمه ترگمان]حداقل نه از چوب بیسبال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They hit it off very well right off the bat.
[ترجمه گوگل]آنها آن را به خوبی از همان ابتدا ضربه زدند
[ترجمه ترگمان] خیلی خوب از چوب بیس بال میزنن بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Right off the bat you should have put two and two together.
[ترجمه گوگل]بلافاصله باید دو و دو را کنار هم می گذاشتید
[ترجمه ترگمان]درست بعد از اون چوب بیس تو باید دوتا و دوتا رو کنار هم قرار می دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That said, there is an important distinction established right off the bat.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک تمایز مهم وجود دارد که از همان ابتدا ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، تمایزی مهم در مورد خفاش وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Let's get this out of the way right off the bat.
[ترجمه گوگل]بیایید این را از سر راه برداریم
[ترجمه ترگمان]بیا این را از راه درست خارج کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I got home and right off the bat my mom told me to cook dinner.
[ترجمه فاطمه] من خانه رسیدم و مادرم فورا به من گفت که شام را درست کنم
|
[ترجمه گوگل]به خانه رسیدم و مامانم به من گفت شام را درست کنم
[ترجمه ترگمان]من رفتم خونه و درست کنار چوب بیسبال مامانم بهم گفت که شام درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Right off the bat, Dan agreed to the deal.
[ترجمه گوگل]بلافاصله دن با این معامله موافقت کرد
[ترجمه ترگمان]دن با این معامله موافقت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Foreign aid is one of the issues we have to deal with right off the bat.
[ترجمه فاطمه] کمکهای خارجی یکی از موضوعاتی است که ماباید فورا با ان کنار بیاییم
|
[ترجمه گوگل]کمک های خارجی یکی از مسائلی است که ما باید بلافاصله با آن مقابله کنیم
[ترجمه ترگمان]کمک های خارجی یکی از موضوعاتی است که ما باید با درست کردن چوب دست و پنجه نرم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I asked him to help, and he said yes right off the bat.
[ترجمه Mas] ازش کمک خواستم و اون همون لحظه قبول کرد ( گفت بله )
|
[ترجمه گوگل]از او خواستم کمک کند و او همون موقع گفت بله
[ترجمه ترگمان]ازش خواستم کمک کنه و اون گفت آره از چوب بیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I was all prepared to put up a fight, he gave in right off the bat.
[ترجمه گوگل]من همه آماده مبارزه بودم، او بلافاصله تسلیم شد
[ترجمه ترگمان]من آماده بودم که مبارزه کنم، اون درست از چوب بیسبال فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. After presenting a few packaging concepts for the foam hand-wash three - pack, they hit it right off the bat.
[ترجمه گوگل]پس از ارائه چند مفهوم بسته بندی برای بسته سه گانه شستشوی دستی فوم، آن را از روی خفاش زدند
[ترجمه ترگمان]بعد از ارایه چند مفهوم بسته بندی برای شستشوی کف دست، آن ها درست قبل از ضربه زدن به آن ضربه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

خیلی سریع
اول کار، اول شروع چیزی
اول از همه
NORTH AMERICAN
🔴at the very beginning; straight away.
◀️"I managed to have a disagreement with him right off the bat"
◀️ ?W870 TAC vs m1897? Which one is better
The W870 is superior to the M1897 right off the bat. Each of its stats with the exception of its ammo capacity is an upgrade over the base M1897. When acquiring the W870, it is recommended to sell the M1897 to The Duke to free inventory space and earn a little Lei back.
...
[مشاهده متن کامل]

از ابتدا
از همون اول

right off the bat
از همان ابتدا
از همان اول
از اول کار
مترادف با
at once
immediately
straightway
right away
at a moment's notice
فورا
1_ به محض اینکه، تا: تا رسید گفت دکوراسیون باید عوض بشه! 2_در بدو امر، خیلی زود :خیلی زود فهمیدم که این رشته بدردم نمیخوره!
همان ابتدای کار
همین الان
الان
حالا
از ابتدا
همون اول
ب ی بسم ا. . .
الساعه، بلافاصله
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس