1. One line cuts another at the right angle.
[ترجمه گوگل]یک خط خط دیگری را در زاویه مناسب قطع می کند
[ترجمه ترگمان]یک خط در زاویه مناسب دیگری را قطع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The ball skewed off at a right angle.
3. The service block comes off at a right angle at the back and forms a sort of court where you arrive.
[ترجمه گوگل]بلوک سرویس با زاویه ای قائم در عقب جدا می شود و به نوعی زمینی را تشکیل می دهد که در آن وارد می شوید
[ترجمه ترگمان]بلوک خدمات در زاویه مناسبی در پشت قرار می گیرد و یک نوع دادگاهی را تشکیل می دهد که شما در آن حضور دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Continue folding at a right angle to the end of strip.
[ترجمه گوگل]تا زدن را با زاویه قائم به انتهای نوار ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]به تا خود را در زاویه مناسب تا انتهای نوار پیچ دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Standing at the right angle, we are dazzled by the colours of the rainbow in colourless ice.
[ترجمه گوگل]وقتی در زاویه مناسب ایستاده ایم، ما از رنگ های رنگین کمان در یخ بی رنگ خیره می شویم
[ترجمه ترگمان]با ایستادن در زاویه راست، از رنگ های رنگین کمان در یخ بی رنگ، گیج می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Advertisers need to find the right angle to make their product appeal to consumers.
[ترجمه گوگل]تبلیغ کنندگان باید زاویه مناسبی را برای جذابیت محصول خود برای مصرف کنندگان بیابند
[ترجمه ترگمان]تبلیغ کنندگان باید زاویه مناسب را پیدا کنند تا درخواست خود را نسبت به مصرف کنندگان نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Pluto's right angle to Mercury insists a bright new day is dawning.
[ترجمه گوگل]زاویه قائم پلوتو نسبت به عطارد اصرار دارد که یک روز جدید روشن در حال طلوع است
[ترجمه ترگمان]زاویه راست پلوتو به عطارد بر آن است که یک روز روشن و روشن طلوع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If your foot is at a right angle to your outstretched leg and does not dangle, you have a low ankle-joint axis and will be more comfortable in flat shoes than in high heels.
[ترجمه گوگل]اگر پای شما با پای درازتان زاویه قائمه دارد و آویزان نمی شود، محور مفصل مچ پا پایینی دارید و در کفش های تخت راحت تر از کفش های پاشنه بلند خواهید بود
[ترجمه ترگمان]اگر پای شما در زاویه مناسبی به پای خود قرار دارد و آویخته نمی شود، یک محور پایین قوزک پا دارید و در کفش های صاف راحت تر از کفش های پاشنه بلند خواهید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Pictures taken at just the right angle.
[ترجمه گوگل]عکس هایی که فقط با زاویه مناسب گرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]عکس هایی که درست در زاویه راست گرفته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A right angle is an angle of 90 degrees.
[ترجمه گوگل]زاویه قائمه زاویه 90 درجه است
[ترجمه ترگمان]یک زاویه قائم، زاویه ۹۰ درجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Right angle worktable, double edges of the are gripped and folded inward.
[ترجمه گوگل]میز کار با زاویه راست، لبه های دوتایی آن به سمت داخل گرفته شده و تا می شود
[ترجمه ترگمان]در سمت راست میز کار، کناره های دو لبه تخت به هم چفت شده و به درون کشیده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. S 1 : The right angle is straight.
13. An angle in a semicircle is a right angle.
[ترجمه گوگل]زاویه در یک نیم دایره یک زاویه قائمه است
[ترجمه ترگمان]یک زاویه در یک نیم دایره زاویه مناسبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Firstly, it demonstrates the reason of changing the right angle plate into an obtuse angle one and the influence of the lifting plate 's geometry shape on the cooling effect.
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، دلیل تغییر صفحه زاویه سمت راست به زاویه منفرد و تأثیر شکل هندسی صفحه بالابر بر روی اثر خنک کننده را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، علت تغییر صفحه زاویه راست به زاویه منفرجه را نشان می دهد و تاثیر هندسه صفحه بلند کردن بر روی اثر خنک کننده را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید