rigged

جمله های نمونه

1. sails rigged fore and aft
بادبان هایی که در سرتاسر کشتی آراسته شده بودند.

2. we rigged the tarpaulins over the tanks
پارچه ی برزنت را روی تانک ها کشیدیم.

3. we rigged up something to take the place of a bed
یک چیزی را سر هم بندی کردیم که جای تختخواب را بگیرد.

4. workers rigged up a christmas tree in front of the town hall
کارگران یک درخت کریسمس بزرگ جلو شهرداری برپا کردند.

5. she was rigged out in victorian style
لباس سبک دوره ی ویکتوریا تن او کرده بودند.

6. the soldiers rigged up a temporary cabin
سربازان یک آلونک موقتی سرهم بندی کردند.

7. they had rigged the box to explode on contact
جعبه را طوری درست کرده بودند که در اثر تماس منفجر شود.

8. alarm clocks are rigged to turn on radios too
ساعت های شماطه دار را تنظیم کرده اند که رادیو را هم روشن کنند.

9. the sailors were rigged in white
به ملوانان لباس سفید دادند.

10. this boat is rigged for dredging
این کشتی برای لایروبی مجهز شده است.

11. they were not properly rigged for that long mountain climbing
آنها به طور شایسته ای برای آن کوهنوردی طولانی مجهز نشده بودند.

پیشنهاد کاربران

دست به یکی کردن ( علیه )
همدست شدن ( علیه )
گاوبندی کردن
رشوه خواری
متقلب
arragned
assembled
Improvised
Prepared
Equipped
Fitted
fixed ( dishonestly )
manipulated
Fraudulent
Tampered
:Rumi
. Live life as if everything is rigged in your favor
...
[مشاهده متن کامل]

• To be rigged in favor of: به نفع کسی یا چیزی ترتیب داده شده/برنامه ریزی شده/ آماده شده/ مهیا شده/چیده شده/ طرح ریزی شده
• To be rigged against: بر علیه کسی یا چیزی ترتیب داده شده/برنامه ریزی شده

میتونه به معنی دستکاری شده هم باشه. stacked deck مثلاٌ یعنی یه دست ورق بازی که توش دستکاری و تقلب شده
جعل کردن
مجهز
کار گذاشتن ( مثلا بمب کارگذاشتن )
در متون سیاسی معنی تقلب و فریبکاری هم میده برای مثال:in the next few weeks, elections were challenged as rigged. در چند هفته آینده انتخابات به دلیل تقلب به چالش کشیده شد.
Trump acknowledges Biden 'won' , but says it was 'rigged'
ترامپ پیروزی بایدن را به رسمیت شناخت اما گفت این پیروزی فریب کارانه بود
تقلب. دست کاری شده. فریب دادن. مجهز کردن. آماده کردن مسلح کردن
ساختگی، سرهم بندی شده، تقلبی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس