• : تعریف: spiral grooves that are cut onto the inner surface of a gun barrel, pipe, or similar object.
اسم ( noun )
• : تعریف: the act or process of searching thoroughly in order to rob; plundering.
جمله های نمونه
1. I discovered my husband rifling through the filing cabinet.
[ترجمه فاطمه] من متوجه شدم که شوهرم داره قفسه پرونده ها رو بهم میریزه
|
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که شوهرم در حال تفنگ از طریق بایگانی است [ترجمه ترگمان]متوجه شدم که شوهرم داره تو قفسه پرونده ها می بینه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Instead he was rifling through the drawers of his filing-cabinet.
[ترجمه گوگل]در عوض او در کشوهای کابینت بایگانی اش را زیر و رو می کرد [ترجمه ترگمان]در عوض او داشت از کشوهای کمد his بیرون می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is no evidence that the rifling and thievery of the files ever occurred.
[ترجمه گوگل]هیچ مدرکی دال بر وقوع تفنگ و سرقت پرونده ها وجود ندارد [ترجمه ترگمان]هیچ مدرکی وجود نداره که دزدی و دزدی پرونده تا حالا رخ داده باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There are those for whom the thought of rifling through rails of musty clothes bring back horrible memories of student life.
[ترجمه گوگل]کسانی هستند که فکر تفنگ از میان ریل لباس های کپک زده خاطرات وحشتناک زندگی دانشجویی را برایشان زنده می کند [ترجمه ترگمان]در آنجا کسانی هستند که فکر کردن به دور شدن از میان لباس های کهنه، خاطرات وحشتناک زندگی دانشجویی را به یاد می آورند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I am rifling through the objects fast now.
[ترجمه گوگل]من الان به سرعت از بین اشیا تفنگ می زنم [ترجمه ترگمان]در حال حاضر به سرعت از بین اشیا عبور می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Might they be rifling through her belongings?
[ترجمه گوگل]ممکن است آنها در وسایل او تفنگ می زنند؟ [ترجمه ترگمان]ممکنه چیزی از وسایل اون داشته باشن؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We began rifling through his personal correspondence, and looked around in his file cabinets for documents that might incriminate him.
[ترجمه گوگل]ما شروع به بررسی مکاتبات شخصی او کردیم و در کمدهای پرونده او به دنبال اسنادی گشتیم که ممکن است او را متهم کنند [ترجمه ترگمان]ما از طریق مکاتبه خصوصی او شروع به rifling کردیم و در بایگانی پرونده او برای اسنادی که ممکن بود او را محکوم کنند، نگاه کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I am rifling through the cupboards in rising irritation, through the dirty laundry, through the collection of "bags for life" that clog the hallway.
[ترجمه گوگل]با عصبانیت فزاینده در کمدها، از میان لباسهای کثیف، از میان مجموعه «کیفهای زندگی» که راهرو را مسدود میکنند، میگردم [ترجمه ترگمان]از میان قفسه های کثیف، از بین لباس های کثیف، از طریق لباس ها برای زندگی که جلوی راهرو را مسدود می کنند، پرسه می زنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even when they're rifling through your bins, abducting your children or conducting audacious raids on privately owned pic-a-nic baskets.
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که آنها در سطل های زباله شما تفنگ می زنند، فرزندان شما را می ربایند یا به سبدهای شخصی شخصی حمله می کنند [ترجمه ترگمان]حتی زمانی که آن ها در حال عبور از bins، ربودن کودکان و یا انجام حملات بی پروا به سبدهای خصوصی pic، a - هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was rifling through her desk in a desperate search for the letter.
[ترجمه گوگل]او در جستجوی ناامیدانه نامه از روی میز او می چرخید [ترجمه ترگمان]او داشت از پشت میزش در جستجوی نامه به دنبال نامه می رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Somebody has been rifling my drawers.
[ترجمه گوگل]یکی داره کشوهای من رو تفنگ میزنه [ترجمه ترگمان] یه نفر داره کشوهای من رو می بینه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is very important for the parameters of rifling to be recognized and extracted.
[ترجمه گوگل]تشخیص و استخراج پارامترهای تفنگ بسیار مهم است [ترجمه ترگمان]برای پارامترهای of بسیار مهم است که شناسایی و استخراج شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was rare, she said, rifling through a patient's tattered record.
[ترجمه گوگل]او گفت که به ندرت پیش می آمد که از پرونده مخدوش یک بیمار استفاده کند [ترجمه ترگمان]او گفت: خیلی کم بود، و در حالی که داشت به صورت پاره صورت یک بیمار خارج می شد، گفت: خیلی کم بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The introduction of rifling, or cutting grooves, into a barrel had already improved accuracy, but the weapons remained difficult to load and clean.
[ترجمه گوگل]استفاده از تفنگ یا برش شیارها در یک لوله قبلاً دقت را بهبود بخشیده بود، اما بارگیری و تمیز کردن سلاح ها دشوار بود [ترجمه ترگمان]معرفی rifling، یا شیارهای برش، در یک بشکه پیش تر صحت را بهبود بخشیده بود، اما برای بار کردن و تمیز کردن این سلاح ها دشوار بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• cutting of grooves in the barrel of a firearm; grooves in the barrel of a firearm