rifleman

/ˈraɪfəlmən//ˈraɪflmən/

مسلح به تفنگ، خبره در تیراندازی با تفنگ، تفنگ دار، نفر تیپ تفنگدار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: riflemen
(1) تعریف: a person who uses or is skillful with a rifle.

(2) تعریف: a soldier who carries a rifle.

جمله های نمونه

1. A rifleman was racing out of the open door.
[ترجمه بهزاد ازاد] هفت تیرکش ) از اصطلاحات فیلم های قدیمی وسترن و گانگستری
|
[ترجمه گوگل]یک تفنگدار از در باز به سرعت بیرون می دوید
[ترجمه ترگمان]A از در باز بیرون می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Rifleman ducked under the arch, then waited as Harper closed the two heavy gates.
[ترجمه گوگل]تفنگدار زیر طاق فرو رفت، سپس منتظر ماند تا هارپر دو دروازه سنگین را ببندد
[ترجمه ترگمان]The زیر تاق باز شد و منتظر ماند تا هار پر دو دروازه سنگین را ببندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The rifleman stood to one side of me.
[ترجمه گوگل]تفنگدار یک طرف من ایستاد
[ترجمه ترگمان]The در کنار من ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She did not know the Rifleman well, yet she thought he was by far the best-looking man on the Prince's staff.
[ترجمه گوگل]او تفنگدار را خوب نمی‌شناخت، با این حال فکر می‌کرد که او با فاصله زیاد خوش‌تیپ‌ترین مرد در عصای شاهزاده است
[ترجمه ترگمان]با این حال نمی دانست که the خوب است، با این حال فکر می کرد که بهترین مرد در ستاد شاهزاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rifleman Squad - This creates an anti - infantry machine gun on one of the hard - points of the MARV.
[ترجمه گوگل]جوخه تفنگدار - این یک مسلسل ضد پیاده نظام را در یکی از نقاط سخت MARV ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]گروه rifleman - این یک مسلسل ضد پیاده نظام بر روی یکی از نقاط سخت of ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is this rifleman who shot the enemy commander in chief.
[ترجمه گوگل]این تفنگدار است که به فرمانده کل دشمن شلیک کرد
[ترجمه ترگمان]این rifleman که فرمانده دشمن را تیرباران کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A machine gunner and rifleman cover the cave entrance.
[ترجمه گوگل]یک مسلسل و تفنگدار ورودی غار را پوشانده اند
[ترجمه ترگمان]یک مسلسل و rifleman ورودی غار را پوشش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rifleman Sticky Bomb damage reduced to 75 - 125 ( from 100 - 150 ).
[ترجمه گوگل]آسیب بمب چسبنده تفنگدار به 75 - 125 کاهش یافت (از 100 - 150)
[ترجمه ترگمان]rifleman Sticky Bomb به ۷۵ - ۱۲۵ (از ۱۰۰ - ۱۵۰)کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rifleman Hp Changed back to 525 Hp from 50
[ترجمه گوگل]تفنگدار اسب بخار از 50 به 525 اسب بخار تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]rifleman Hp به ۵۲۵ امتیاز از ۵۰ تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He flattered himself that he would discover a twin soul in the famous Rifleman.
[ترجمه گوگل]او خودش را تملق گفت که یک روح دوقلو را در تفنگدار معروف کشف خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]به خود می بالید که یک روح دوقلو در آن rifleman معروف کشف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Two men with muddied faces and bracken on their helmets are in a ruined building, trying to spot an enemy rifleman.
[ترجمه گوگل]دو مرد با صورت‌های گل آلود و کلاه‌های برهنگی در ساختمانی مخروبه هستند و سعی می‌کنند یک تفنگدار دشمن را ببینند
[ترجمه ترگمان]دو مرد با چهره های گل آلود و سرخس، کلاه های خود را در یک ساختمان مخروبه به سر می برند و سعی می کنند دشمن را تشخیص دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An automatic rifle gives the special operations soldier the same abilities as a rifleman.
[ترجمه گوگل]یک تفنگ خودکار به سرباز عملیات ویژه همان توانایی های یک تفنگدار را می دهد
[ترجمه ترگمان]یک تفنگ اتوماتیک به سربازان عملیات ویژه ای به عنوان یک rifleman می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Level 1 - 25 % of the time, the Rifleman deals 30 bonus damage.
[ترجمه گوگل]سطح 1 - 25٪ مواقع، تفنگدار 30 خسارت اضافی وارد می کند
[ترجمه ترگمان]سطح ۱ تا ۲۵ % زمان، the به ۳۰ آسیب پاداش می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Level 2 - 30 % of the time, the Rifleman deals 30 bonus damage and stuns for. 1 seconds.
[ترجمه گوگل]سطح 2 - 30٪ مواقع، تفنگدار 30 خسارت اضافی و بیهوش می کند 1 ثانیه
[ترجمه ترگمان]سطح ۲ تا ۳۰ درصد از زمان، the به ۳۰ ضربه پاداش و حیرت زده شدن برای آن ها می پردازد ۱ ثانیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• gunman, person who shoots with a rifle; soldier with a rifle, carbineer
a rifleman is someone, especially a soldier, who is skilled in the use of a rifle.

پیشنهاد کاربران

تفنگدار
مثال:
a rank of riflemen
یک ردیف از تفنگدارها
هفت تیر کِش ( اصطلاح قدیمی در فیلم های گانگستری و وسترن )
یارو هفت تیر کشِ ماهریه سکه رو رو هوا میزنه
سرباز مسلح

بپرس