riding school

/ˈraɪdɪŋˈskuːl//ˈraɪdɪŋskuːl/

آموزشگاه سوارکاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a school providing instruction in horseback riding.

جمله های نمونه

1. The Riding Establishment Act makes it compulsory for riding schools to hold a licence which is issued after annual inspections.
[ترجمه گوگل]قانون تأسیس سوارکاری، داشتن مجوزی را که پس از بازرسی سالانه صادر می شود، برای مدارس سوارکاری اجباری می کند
[ترجمه ترگمان]لایحه تاسیس زندان، اجباری کردن مدارس برای نگهداری یک مجوز که پس از بازرسی های سالانه صادر می شود، اجباری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She runs a riding school in Devon.
[ترجمه گوگل]او یک مدرسه سوارکاری در دوون اداره می کند
[ترجمه ترگمان]اون یه مدرسه سواری تو دوون داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mega: How do you like riding school?
[ترجمه گوگل]مگا: مدرسه سوارکاری را دوست داری؟
[ترجمه ترگمان]تو از مدرسه سواری خوشت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I took them bike riding school, followed by their weekly swimming lesson.
[ترجمه گوگل]من آنها را به مدرسه دوچرخه سواری رفتم و به دنبال آن کلاس هفتگی شنا آنها را برگزار کردم
[ترجمه ترگمان]من آن ها را سوار بر دوچرخه کردم و به دنبال درس شنای هفتگی آن ها بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is more of a social club than a riding school.
[ترجمه گوگل]این بیشتر یک باشگاه اجتماعی است تا یک مدرسه سوارکاری
[ترجمه ترگمان]بیشتر یک باشگاه اجتماعی است تا یک مدرسه سواری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dramatic headland of St Govan's Head is a firm favourite with climbers and there are many bridlepaths and riding schools.
[ترجمه گوگل]کوه دراماتیک St Govan's Head یکی از محبوب ترین کوهنوردان است و تعداد زیادی لگام و مدارس سوارکاری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دماغه دراماتیک رئیس سنت s یک شرکت محبوب با کوهنوردان است و بسیاری از مدارس و مکاتب سواری بسیاری وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As one of his responsibilities he began to build up a permanent collection of works of Art for West Riding Schools.
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از مسئولیت های خود، او شروع به ایجاد مجموعه ای دائمی از آثار هنری برای مدارس سوارکاری غربی کرد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یکی از مسئولیت های خود مجموعه ای دائمی از آثار هنری برای مدارس Riding غربی بنا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Barry: That's good. You can't have frisky horses in a riding school. Beginners can't handle them.
[ترجمه گوگل]بری: این خوب است شما نمی توانید در یک مدرسه سوارکاری اسب های شاداب داشته باشید مبتدی ها نمی توانند با آنها کنار بیایند
[ترجمه ترگمان] خوبه تو نمی تونی تو یه مدرسه سواری یه اسب frisky داشته باشی مبتدی ها از عهده آن ها بر نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Meanwhile, students returned to classes today, many brought by their parents instead of riding school buses.
[ترجمه گوگل]در همین حال، دانش آموزان امروز به کلاس های درس بازگشتند که بسیاری از آنها توسط والدین خود به جای سوار شدن بر اتوبوس مدرسه آورده شده بودند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، امروز دانشجویان به جای سوار شدن به اتوبوس های مدرسه به کلاس های خود بازگشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• school where horseback riding is taught

پیشنهاد کاربران

riding school ( ورزش )
واژه مصوب: مدرسۀ سوارکاری
تعریف: مدرسه یا مؤسسه ای برای آموزش مهارت های سوارکاری

بپرس