riddled with

انگلیسی به انگلیسی

• full of, spread all through with

پیشنهاد کاربران

مملو از ، پر از
full of/ covered with something unpleasant or undesirable

• Riddled with rust
His body riddled with bullets
سوراخ سوراخ شده
پر از ( چیزهای ناخوشایند )

بپرس