richness


معنی: غنا، تمول
معانی دیگر: توانگری، دولتمندی، پری، پرمایگی، سنگینی، خوش رنگی، رونق، زیادی

جمله های نمونه

1. the richness of the soil offered unlimited opportunities for agricultural activity
غنی بودن خاک فرصت های نامحدودی را برای فعالیت کشاورزی بوجود می آورد.

2. The town's importance lies in the richness and quality of its architecture.
[ترجمه گوگل]اهمیت این شهر در غنا و کیفیت معماری آن نهفته است
[ترجمه ترگمان]اهمیت شهر در غنا و کیفیت معماری آن نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The richness and variety of marine life.
[ترجمه گوگل]غنا و تنوع موجودات دریایی
[ترجمه ترگمان]غنا و تنوع حیات دریایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Few cities in Europe can match the cultural richness of Berlin.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از شهرهای اروپا می توانند با غنای فرهنگی برلین برابری کنند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از شهرهای اروپا می توانند با غنای فرهنگی برلین رقابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We were impressed by the great richness of detail in her painting.
[ترجمه گوگل]ما تحت تأثیر غنای عظیم جزئیات در نقاشی او قرار گرفتیم
[ترجمه ترگمان]ما تحت تاثیر غنای کامل جزئیات نقاشی او قرار گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We should not begrudge our neighbour's richness.
[ترجمه گوگل]ما نباید از ثروت همسایه خود غافل شویم
[ترجمه ترگمان]ما نباید از غنای کشور خود begrudge
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It all adds to the richness of human life.
[ترجمه گوگل]همه اینها بر غنای زندگی انسان می افزاید
[ترجمه ترگمان]همه چیز به غنای زندگی بشر می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's a wonderful painting - I love the richness of the colours.
[ترجمه گوگل]این یک نقاشی فوق العاده است - من غنای رنگ ها را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]نقاشی فوق العاده ای است - من عاشق غنای رنگ ها هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This new colour will add warmth and richness to your natural hair shade.
[ترجمه گوگل]این رنگ جدید به سایه طبیعی موهای شما گرما و غنا می بخشد
[ترجمه ترگمان]این رنگ جدید باعث افزایش گرما و غنای موهای طبیعی شما خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The lower strings contribute a splendid richness of sonority.
[ترجمه گوگل]رشته های پایین به غنای فوق العاده ای از صدا کمک می کنند
[ترجمه ترگمان]سیم های پایین تر، غنای بسیار زیادی به همراه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Few writers approach his richness of language.
[ترجمه گوگل]کمتر نویسنده ای به غنای زبانی او نزدیک می شود
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از نویسندگان به غنای زبان او نزدیک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The richness of the food made him feel slightly ill.
[ترجمه گوگل]غنای غذا باعث شد کمی بیمار شود
[ترجمه ترگمان]غنای غذا او را اندکی بیمار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The creamy richness is characteristic of the cheese from this region.
[ترجمه گوگل]خاصیت خامه ای بودن پنیر این منطقه است
[ترجمه ترگمان]غنای خامه، مشخصه پنیر از این منطقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The richness of his novel comes from his narration of it.
[ترجمه گوگل]غنای رمان او ناشی از روایت او از آن است
[ترجمه ترگمان]غنای رمان او حکایت از روایت او از آن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is unlikely that such richness can be achieved in large hyper-bases where automated authoring is likely to prevail.
[ترجمه گوگل]بعید است که بتوان چنین غنای را در پایگاه‌های بیش از حد بزرگ که احتمالاً تالیف خودکار غالب است به دست آورد
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که چنین غنی را بتوان در پایگاه های فوق فوق به دست آورد که در آن نوشتن خودکار به احتمال زیاد غالب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غنا (اسم)
affluence, wealth, exuberance, richness, enrichment, music, singing, song, opulence

تمول (اسم)
wealth, richness

تخصصی

[عمران و معماری] پرمایه بودن
[نساجی] سیری رنگ - پرمایه بودن رنگ - پرپشت بودن - سرشار بودن

انگلیسی به انگلیسی

• wealth, affluence; luxuriousness, grandeur

پیشنهاد کاربران

In the context of artificial intelligence, “richness” refers to the complexity and depth of a system’s capabilities. It implies that the AI system is able to understand and respond to a wide range of inputs and tasks.
...
[مشاهده متن کامل]

در زمینه هوش مصنوعی، "richness" به پیچیدگی و عمق قابلیت های یک سیستم اشاره دارد.
این نشان می دهد که سیستم هوش مصنوعی قادر به درک و پاسخگویی به طیف گسترده ای از ورودی ها و وظایف است.
مثال؛
The richness of this AI chatbot is impressive. It can understand and respond to complex questions.
In a discussion about AI technology, someone might say, “The goal is to develop AI systems with a richness of understanding that rivals human intelligence. ”
A tech enthusiast might argue, “The richness of AI systems is what sets them apart from basic automation tools. ”

۱. غنا. پری. پر مایگی ۲. حاصلخیزی. باروری ۳. ثروت. ثروتمندی
مثال:
How you would like to think of the world, balancing moral progress with richness
چگونه می خواهید به جهانی فکر بکنید که ترقی اخلاقی با ثروت در تعادل و موازنه است.
فراوانی
غنا
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : enrich
✅️ اسم ( noun ) : riches / richness / enrichment
✅️ صفت ( adjective ) : rich / enriched
✅️ قید ( adverb ) : richly
غنی سازی
پر محتوا بودن
ثروت ، مال ، دارائی
رنگ ولعاب
در richness in the data: کافی بودن حجم اطلاعات
بی نیازی
ثروت
در مهندسی نفت به معنای مواد آلی زیاد در سنگ منشا است
پرمایگی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس