ricey

پیشنهاد کاربران

[NOUN]
پلویی ( فروشنده پلو )
💠 Hey Mr. Ricey!! Have you sold all your rice?
Yes, you can deep dead, it's all sold!
God will make you regret it!
Get the hell out of here!
Why? I've been watching you for 2 hours.
...
[مشاهده متن کامل]

I'm not a dog, why throw me a bone?
Just beat it!
I've been waiting for 2 hours.
You could at least give me a lousy bite!
Pay, if you want a lousy bite!
Where is it? If I had any I'd give it to you.
You can afford it!
Give him a bowl, sit there.
You could have done that sooner.
هی آقا پلویی!! همه پلو هات تموم کردی؟
به کوری چشم تو، همش فروختم!
خدا بگم چیکارت کنه جوون!
برو پی کارت بذار کارم بکنم!
برو پی کارت چیه؟ من دو ساعته اینجا دارم گشنه زل میزنم بهتون.
مگه سگ م که استخوون میدی بهم؟
بزن به چاک، برو پی کارت!
دستکم دو ساعته اینجام.
حداقل یه لقمه میدادید زهرمار میکردم، چی میشه!
داداش، پول بده زهرمار بخور!
پول از کجام بهت بدم؟ اگه پول داشتم که بهت میدادم.
یه لقمه بده بخورم. . . گشنمه مرد حسابی.
عجب رویی داره!
یه لقمه/ملاغه بده به این بابا بخوره، بشین همونجا بخور باباجان. . . بشین.
خب اینو از اول می دادی.
[ADJECTIVE]
comparative: riceyer
superlative: riceyest
مربوط به برنج یا شامل برنج
💠 ricey texture
💠 ricey color

بپرس