ribbing

/ˈrɪbɪŋ//ˈrɪbɪŋ/

معنی: مسخرگی، مجموعهرگبرگ های برگ، ساختمان دنده های هر چیز، راهها یا خطوط بر جسته، مجموعه تیریا دگل های کشتی
معانی دیگر: (پارچه و بافتنی) شیار، طرح کبریتی، (کشتی یا قایق) دنده، دنده بندی بدنه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a series of ribs, as in the structure of a boat or in knitted fabric.
اسم ( noun )
• : تعریف: an act or instance of teasing.

جمله های نمونه

1. the spectators were ribbing the umpire
تماشاچیان داور مسابقه را دست می انداختند.

2. He took a lot of ribbing from other members of the crew.
[ترجمه گوگل]او دنده های زیادی از دیگر اعضای خدمه گرفت
[ترجمه ترگمان]او کاره ای زیادی را از بقیه اعضای خدمه انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They gave him a ribbing about his accent.
[ترجمه گوگل]لهجه‌اش را به او دادند
[ترجمه ترگمان]با لهجه او نوعی تمسخر به او دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I got quite a lot of ribbing from my team-mates.
[ترجمه گوگل]من از هم تیمی هایم دنده های زیادی دریافت کردم
[ترجمه ترگمان]من از طرف تیم هام خیلی مسخره شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He liked the ribbing on the cuffs of the sweater.
[ترجمه گوگل]از دنده روی سرآستین پلیور خوشش می آمد
[ترجمه ترگمان] اون از مسخره کردن the خوشش میومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It lacks the strong ribbing seen on many brachiopods.
[ترجمه گوگل]فاقد دنده های قوی است که در بسیاری از بازوپایان دیده می شود
[ترجمه ترگمان]آن فاقد the قوی است که در بسیاری از brachiopods دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His craft just keeps getting better, his gentle ribbing of modern human existence ever-more incisive.
[ترجمه گوگل]هنر او همیشه بهتر می‌شود، رگه‌های ملایم او از وجود انسان مدرن بیش از پیش واضح‌تر می‌شود
[ترجمه ترگمان]هنر او به تدریج بهتر می شود، ribbing ملایم او از وجود انسانی مدرن و more
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you use a ribbing attachment, again, knit at the lowest stitch size.
[ترجمه گوگل]اگر از ضمائم دنده ای استفاده می کنید، دوباره در کمترین اندازه بخیه ببافید
[ترجمه ترگمان]اگر از یک پیوند ribbing استفاده می کنید، دوباره به پایین ترین اندازه بخیه بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Despite the preceding ribbing, I don't want to be accused of piling on.
[ترجمه گوگل]علیرغم دنده های قبلی، من نمی خواهم متهم به انباشته شوم
[ترجمه ترگمان]با وجود the قبلی، من نمی خواهم که به روی هم انباشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Am I advocating ribbing as a coping strategy?
[ترجمه گوگل]آیا من از ریبینگ به عنوان یک استراتژی مقابله ای حمایت می کنم؟
[ترجمه ترگمان]آیا من از ribbing به عنوان یک استراتژی مقابله طرفداری می کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His ribbing was gentle but persistent.
[ترجمه گوگل]دنده هایش ملایم اما مداوم بود
[ترجمه ترگمان]ribbing ملایم اما سمج بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Am I advocating ribbing as a coping strategy? Absolutely.
[ترجمه گوگل]آیا من از ریبینگ به عنوان یک استراتژی مقابله ای حمایت می کنم؟ کاملا
[ترجمه ترگمان]آیا من از ribbing به عنوان یک استراتژی مقابله طرفداری می کنم؟ البته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ribbing a friend for being helplessly in love.
[ترجمه گوگل]دنده كردن دوست به خاطر درمانده بودن در عشق
[ترجمه ترگمان]دوست داشتن یه دوست که داره عاشق میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Despite the preceding ribbing, I do not want to be accused of piling on.
[ترجمه گوگل]علیرغم دنده های قبلی، من نمی خواهم به انباشته شدن متهم شوم
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، من نمی خواهم که به روی هم انباشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسخرگی (اسم)
farce, tomfoolery, drollery, buffoonery, ribbing

مجموعه رگبرگ های برگ (اسم)
ribbing

ساختمان دنده های هر چیز (اسم)
ribbing

راهها یا خطوط بر جسته (اسم)
ribbing

مجموعه تیریا دگل های کشتی (اسم)
ribbing

انگلیسی به انگلیسی

• series or arrangement of ribs; act of teasing, act of mocking

پیشنهاد کاربران

بپرس