1. a ribald joke
شوخی زشت
2. a ribald tale
داستان مستهجن
3. He entertained us with ribald stories.
[ترجمه گوگل]او ما را با داستانهای مضحک سرگرم کرد
[ترجمه ترگمان]او ما را با داستان های مضحکی سرگرم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He loves entertaining his friends with ribald stories.
[ترجمه گوگل]او دوست دارد دوستانش را با داستانهای بیهوده سرگرم کند
[ترجمه ترگمان]دوست دارد دوستانش را با داستان های مضحکی سرگرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For the next hour we silently suffered their ribald comments and downright abuse.
[ترجمه گوگل]برای یک ساعت بعد، ما در سکوت از نظرات و توهینهای صریح آنها رنج بردیم
[ترجمه ترگمان]پس از یک ساعت، ما در سکوت از اظهار تاسف خود و سو استفاده از آن سو استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Some raucous laughter followed the ribald remark.
[ترجمه گوگل]کمی خندههای تند به دنبال این اظهارات بیمعنی به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]صدای خنده خشن و زننده آن ها را دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her images of that horde of ribald workmen looked positively endearing next to this man.
[ترجمه گوگل]تصاویر او از آن انبوهی از کارگران دندهای در کنار این مرد بهطور مثبتی جذاب به نظر میرسید
[ترجمه ترگمان]تصاویر او از این دسته کارگر در کنار این مرد دوست داشتنی و دوست داشتنی می نمودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He got drunk; he was the sort, his ribald jokes, drinks for everyone.
[ترجمه گوگل]مست شد؛ او همنوع بود، شوخیهای مضحک او، برای همه نوشیدنی مینوشید
[ترجمه ترگمان]مست کرده بود، از این نوع شوخی ها و drinks برای همه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Man, a greedy tyrant, ribald, hard and grasping.
[ترجمه گوگل]انسان، ظالم حریص، ریپل، سخت و چنگ زن
[ترجمه ترگمان]انسان، یک ظالم حریص، خشن، خشن و حریص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The answer was lost in a shout of ribald laughter.
[ترجمه گوگل]پاسخ در فریاد خندهای از دست رفت
[ترجمه ترگمان]پاسخ این سوال در میان فریاد خنده های ribald گم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Fit for all readers, listeners, or audiences; not ribald or obscene.
[ترجمه گوگل]مناسب برای همه خوانندگان، شنوندگان یا مخاطبان؛ رکیک یا زشت نیست
[ترجمه ترگمان]جا دادن برای همه خوانندگان، شنوندگان، یا تماشاچیان؛ نه مضحک و یا منافی عفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Whereas all else had been a matter of pleasantries, he was ribald.
[ترجمه گوگل]در حالی که همه چیز به چیزهای خوشایند مربوط می شد، او شیطون بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که هر کس دیگری شوخی می کرد، he بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Two fingers hit the back of the opposite hand amidst ribald guffaws.
[ترجمه گوگل]دو انگشت به پشت دست مقابل در میان گافهای ریبالد برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]دو انگشت به عقب، در میان دو دست دیگر، در حالی که با هم دست و پنجه نرم می کنند، ضربه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A modern riff on Borscht Belt comedy, the show is a series of one-minute ribald stories told by an elderly narrator modeled on the family's 79-year-old accountant, who does the voiceovers.
[ترجمه گوگل]این نمایش که یک ریف مدرن در کمدی کمربند بورش است، مجموعهای از داستانهای ریبالد یک دقیقهای است که توسط یک راوی مسن با الگوبرداری از حسابدار ۷۹ ساله خانواده، که صداگذاری را انجام میدهد، روایت میشود
[ترجمه ترگمان]یک riff مدرن در فیلم کمدی کمربند borscht، نمایش یک سری داستان های مضحکی است که توسط یک گوینده مسن با مدل ۷۹ ساله خانواده که the را انجام می دهد، تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید